دوشنبه 17 ارديبهشت 1403 - Mon 06 May 2024
  • انتشار سند جدیدی که نشان می‌دهد، مادر نیکا شاکرمی حدس‌هایی درباره احتمال خودکشی دخترش می‌زده است+ عکس

  • از سوءاستفاده صهیونیست‌ها و عناصر ضدانقلاب از اقلیم کردستان علیه ایران جلوگیری کنید

  • زمان اعزام حجاج بیت الله الحرام مشخص شد

  • با توجه به حوادث غزه حج امسال حج برائت است / آنچه در غزه اتفاق می‌افتد در تاریخ می‌ماند

  • صفحات سلبریتی‌ها طرح نور مجازی می‌خواهد

  • نویسنده گزارش جعلی بی‌بی‌سی چه کسی است؟+ عکس

  • نگاه واقع‌گرایانه به آسیب‌های اجتماعی داشته باشید/ مسئولان منفعل توبیخ می‌شوند

  • رونمایی از مدارک فساد پسر معاون اول سابق قوه قضائیه

  • سناریو جنجال‌سازی برای شهرداری تهران+ عکس و فیلم

  • کار بچگانه ابراهیم هادی که عملیات را نجات داد

  • اعتراف روزنامه غربگرا: ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است

  • جزییات سه پیشنهاد ارزی فعالان معدنی به دولت/ ارز را نیمایی می دهیم

  • تصمیمی که استقلال را نجات داد+ عکس

  • موشک‌های ایرانی کشورهای عربی را بر سر عقل آورد؟+ عکس و فیلم

  • سال کشته‌سازی؛ «ترانه»ای که به «نیکا» ختم شد+ عکس و فیلم

  • برخورد قانونی با معلم بلاگرها در مدارس

  • حجاب‌استایل‌های ضدحجاب!

  • تمهیدات شورای نگهبان برای انتخابات الکترونیک/ آخرین وضعیت لایحه عفاف و حجاب

  • اینستاگرام حجم زیادی آلودگیِ جرایم غیراخلاقیِ فضای مجازی را به خود اختصاص داده

  • باتلاق شمال در انتظار صهیونیست‌ها

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 295577
    تاریخ انتشار: 17/ارديبهشت/1401 - 13:06
    محسن هاشمی

    داستان افزایش قیمت ماکارونی و نان باگت به زبان ساده

     داستان افزایش قیمت ماکارونی و نان باگت به زبان ساده

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»  در روزهای میانی اردیبهشت ماه خبر افزایش قیمت ماکارونی و نان باگت باعث یک واکنش شدید در سطح جامعه شد، که در زیر چند نکته برای فهم ساده این موضوع بیان می شود.
    شروع داستان افزایش قیمت به سخنرانی جناب جهانگیری در ابتدای سال ۱۳۹۷ بر می گردد که ایشان برای کنترل بازار به اعلام رسمی نرخ ارز ۴۲۰۰ تومنی اقدام نمود و اعلام شد که از این به بعد دلار با این قیمت مبادله شده و سپس اعلام شد که امورات مهم و در نهایت گفته شد کالاهای اساسی مردم با این نرخ محاسبه خواهد شد. در حالیکه نرخ واقعی دلار به مرور زمان در بازار در کانال ۲۰ هزار تومنی ثابت ماند و این باعث شد که تفاوت زیادی بین این دو نرخ باشد.

     همواره در چند سال اخیر در زمان تصویب بودجه بحث تعیین تکلیف این نرخ گذاری وجود داشته که در دولت آقای رئیسی این موضوع حاد تر شد و مجلس تعیین تکلیف آنرا بر عهده خود دولت گذاشت، تعیین تکلیفی که همه حتی خود اصلاح طلبان و مخالفان دولت آنرا یک جراحی سخت و حتی زمین مین گذاری شده برای دولت دانستند که دولت نیز تصمیم گرفت فعلا در دو کالای مهم آنرا تعیین تکلیف کرده و قیمت را واقعی کند زیرا اکنون قیمت های تمام شده آن برای دولت حدودا ده برابر فروش به مردم می باشد.

    با شروع جنگ روسیه با اوکراین این دو کشور که منشأ اصلی تامین گندم و دانه های روغنی جهان بوده و بسیاری از کشورها به آنها وابسته هستند، حجم تولید خود را کاهش دادند و باعث یک بحران غذایی در جهان شدند، برای مثال در اروپا اعلام شد که حجم آرد ذخیره شده رو به پایان است و یا در آلمان روغن خوراکی نایاب شد و یا ترکیه دچار کمبود مواد غذایی و تورم ۷۰ درصدی شد.

     در این زمان قمیت روغن و آرد در ایران یک دهم بازار جهانی شد و این سبب شد که قاچاق این کالا در کشور زیاد شود، ایران با دردسر و تحریم ارز حدودا ۲۰ هزار تومنی وارد می کند، سپس آنرا با ۱۶ هزار تومن کمتر به شرکت ها می دهد تا بتوانند در این بحران‌ کمبود روغن و آرد آنرا وارد کشور کند. و سپس همین کالاها به کشورهای همسایه قاچاق می شود و سودی ده برابری نصیب قاچاقچیان می کند و پولی که باید برای مردم باشد نصیب بیگانگان می شود.

     دولت برای برون رفت از این وضعیت تصمیم گرفت که موضوع یارانه ها را مشخص کرده و آنرا فعلا در قیمت دو کالای نان باگت و ماکارونی افزایش دهد. اما مشکل اصلی نه در این اصلاح نظام پرداخت یارانه ها که هر کارشناس داخلی و بین المللی بر انجام آن صحه می گذارد می باشد، بلکه در سه موضوع مهم است که دولت انجام نداده است.

    اول اینکه دولت چرا از قبل توجیه رسانه ای و اقناع مردم خصوصا در فضای مجازی را صورت نداده و خود به صورت مستقیم با مردم سخن نگفته و ضرورت های آنرا جهت همراهی مردم اعلام ننمود تا یادآور داستان های تلخ افزایش قیمت بنزین نباشیم.

     دوم اینکه دولت چرا قبل از اعلام این خبر و واقعی کردن آن به فکر اقشار کم برخوردار جامعه نبوده و برای آنان یارانه ای خاص و یا کمک های به این عنوان در نظر نگرفتند که باعث ناامیدی مردم از نظام و جبران مشکلات اقتصادی آنان نشوند.

     و سوم اینکه چرا باید مردم تاوان عدم توانایی دولت در کنترل بازار و جلوگیری از قاچاق را پس بدهند، چرا باید این همه دستگاه عریض و طویل دولتی و امنیتی نتوانند از احتکار کالا توسط فلان شرکت، اختصاص سهمیه بیشتر به فلان کارخانه و خروج عمده کالاهای اساسی از مرز جلوگیری کنند.

     نتیجه آنکه این تغییر قیمت الزامی قدیمی بوده که به گفته عباس عبدی ادامه با عدم ادامه آن به مثابه پوست موز زیر پای دولت بوده و با خبر قحطی بزرگ جهانی چاره ای جز اجرا نبود. اما سوال و نقد بزرگ به دولت اینست که چرا چنین اجرا کرده و می خواهد ادامه دهد، چرا حرفی با مردم نزدند و آنان را نامحرم دانستند. مردمی که مطمئنا اگر خوب توجیه شوند همراه خواهند بود مانند آنچه قبلاً شاهد بودیم.

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما