جمعه 14 ارديبهشت 1403 - Fri 03 May 2024
  • موفقیت اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس به همکاری با ایران در حوزه امنیت منطقه‌ای بستگی دارد

  • بانک‌ها هیچ دلیل و علاقه‌ای برای پرداخت وام به مردم ندارند!

  • باتلاق شمال در انتظار صهیونیست‌ها

  • عادی‌سازی بی‌حجابی شبیخون فرهنگی

  • معلمی که در اسارتگاه بعثی‌ها هم تدریس می‌کرد

  • واکنش نکونام به برکناری خطیر: استقلال به ساحل آرامش رسید

  • آخرین وضعیت تغییرات کتاب‌های درسی

  • صندوق‌های طلا زیر ذره‌بین

  • شاکی شدن حامیان بابک زنجانی با پس گرفته شدن پول بیت المال

  • نحوه رفتار آمریکا در مسئله غزه اثبات حقانیت موضع ایران در بی اعتمادی به آمریکا است/ جوانان باید منطق شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل را بدانند/ دیدار تیم ملی والیبال دانش‌آموزی ایران با رهبر انقلاب+فیلم

  • حزب‌الله با رگبار موشکی حمله ارتش اسرائیل را تلافی کرد

  • جنایات کومله به‌روایت تنها معلم بازمانده «برده‌سور»

  • فرمانده نیروی هوافضای سپاه: عملیات «وعده صادق» نکات پنهان زیادی دارد/آمریکایی‌ها گفته بودند دخالت نمی‌کنیم اما کردند+ فیلم

  • مانور عجیب روی کاهش نقدینگی

  • استایل گران قیمت بهاره رهنما

  • فرمانده‌ای که پسرخاله صدام را اسیر کرده بود

  • از ادعای شکنجه تا پیام‌های لحظه آخر به مادرش+ عکس و فیلم

  • زندگینامه شهید مرتضی مطهری، معلمی بزرگ و برگزیده

  • تجارت خاموش گلرنگ با «افعی تهران» در شبکه‌های فارسی زبان خارج از کشور +عکس

  • تصمیم‌گیری سلیقه‌ای عربستان در افزایش سهمیه حج+ عکس

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 252213
    تاریخ انتشار: 18/تير/1400 - 14:04

    نامه مهدی آذریزدی به اسلامی ندوشن

    در روزی که با درگذشت مهدی آذریزدی، در تقویم به نام ادبیات کودک و نوجوان گره خورده است، نامه‌ای را از او به محمدعلی اسلامی ندوشن می‌خوانیم.

     نامه مهدی آذریزدی به اسلامی ندوشن

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» به نقل ایسنا، صفحه محمدعلی اسلامی ندوشن همزمان با هجدهم تیرماه، سالروز درگذشت مهدی آذریزدی و روز ملی ادبیات کودک و نوجوان یکی از نامه‌های آذریزدی، ملقب به پدر ادبیات کودک و نوجوان ایران به اسلامی ندوشن را به اشتراک گذاشته است که در ادامه می‌خوانیم: «آقای دکتر سلام و دست مریزاد!

    خیلی دلم می‌خواست این نامه را بنویسم، اما نمی‌دانستم چه جور و چی بنویسم و می‌ترسیدم که مانند آخرین آن مغفّل باشد. آخر نتوانستم خودداری کنم زیرا که حالتی رفته بود که این کاغذ خط‌دار و خودکار بیک، به فریاد آمده بودند. قضیه این‌ست که قسمت اول سفر تاجیکستان را در اطلاعات خوانده بودم و کیف کرده بودم و لذت برده بودم. همیشه هم از آثار شما همین انتظار را داشتم که انتظار بر حق و مستند و مستدلی است اما شبی که قسمت دوم و پایانی آن گزارش چاپ شده بود، جوانی که دانشجوی رشته فیزیک_کاربردی است و گاهگاه احوالی از من می‌پرسد، سر رسید و اوّل چیزی که پرسید این بود که: سفر تاجیکستان دکتر را دیدی؟ گفتم: بله، ایناهاش، دارم آخرین سطرهایش را می‌خوانم، مگه چطور؟ گفت: خیلی عالیه، من و داداشم و خواهرم و پدرم آن را با هم خواندیم و پدر پنجاه و پنج‌ساله‌ام از شوق گریه می‌کرد و می‌گفت: "بارک‌الله و آفرین! مدّت‌ها بود که چنین چیزی نخوانده بودیم که از یک طرف سفرنامه ناصرخسرو را تداعی می‌کند با ریزه‌کاری‌ها و داوری‌هایش ... و از طرفی حافظ را و مبارزه نهان و آشکارش را با ریاکاری‌ها و دغلبازی‌ها و چقدر دلیر است این مرد که وقتی به خجند و اشروسنه می‌رسد بی‌پروا همه چیز را روی دایره می‌ریزد و می‌داند که کسانی برایش مضمون کوک می‌کنند."

    گفتم: بله ... و هویّتی ما این‌طورند که در دل مردم جا دارند و اسلامی ندوشن یعنی همین و همین دیگه و جای خوشوقتی است که مردم همه چیز را می‌فهمند و نه فلسفه‌خوان و ادیب بلکه دانشجوی فیزیک کاربردی هم و بقیّه دل‌ها و جان‌های پاک هم.

    و الحمدالله و خداوند شما را اقلّا ۴۶ سال دیگر در نهایت سلامت و امن و آسایش نگهبان و یاری‌رسان باشد تا باز هم بنویسید و مردم را زنده دل نگاه دارید تا ببینیم چه می‌شود و چگونه درست می‌شود.»

    انتهای پیام

     

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما