به گزارش پایگاه خبری حامیان ولایت به نقل ازخبرنامه دانشجویان ، از ابتدای دولت روحانی سه جریان دانشجویی پیرو خط امام (ره)، انجمنهای اسلامی دانشجویان ایران (تادا) و انجمنهای اسلامی دانشجویان متحد (احیا) شروع به فعالیت و رشد قارچگونهای کردند که این سه جریان در طول این سالها دچار تحولات زیادی شدند که در این گزارش به بررسی این سه جریان میپردازیم.
بررسی پیرو خط امامیها بهطور کلی با سرکار آمدن دولت یازدهم دو جریان فرصت عرض اندام در دانشگاهها را یافتند؛ یک جریان حیات خود را در قامت چپ کمونیستی یافت و جریان دیگر در قامت اصلاحطلبانه ظهور و بروز کرد.
در سالهای ۹۲ الی ۹۶ و با حمایت جریان معاونت فرهنگی، تشکلهای دانشجویی با عنوان «احیای» انجمنهای اسلامی در رسانهها ظهور و بروز داشتند؛ که قبل از دولت روحانی نیز تشکلهایی تحت عنوان انجمنهای اسلامی پیرو خط امام خود را پرچمدار اصیل انجمنهای اسلامی میدانستند؛ جریانی که از لحاظ فکری و سیاسی خود را نزدیک به چپ سنتی ایران میدانستند.
با وجود تشکلهایی باسابقه در طیف شیراز دفتر تحکیم وحدت همچون دانشگاه علوم پزشکی شیراز و بعدتر با حضور ادوار این تشکل در دانشگاه علامه طباطبایی در قالب انجمن اسلامی دانشگاه علامه، اما این جریان نتوانست با حدود ۹ تا ۱۰ دفتر وابسته دست برتر را در فضای تشکلهای اصلاحطلب بیابد.
تشکلهایی با اختلافات عمیق
تشکلهای دانشجویی پیرو خط امام با اتفاقاتی که در جریان نشست بعضی دفاتر خود در دانشگاه علوم پزشکی یزد رخ داد، دچار اختلافات گستردهای بین این جریان شد و عملا از گردونه سیاستورزی در دانشگاه بیرون رفت. در این نشست ۱۳ تشکل از مجموع ۲۰ تشکل عضو هیئت موسس، یعنی تشکلهای دانشگاههای چمران اهواز، علوم پزشکی جندیشاپور، باهنر شیراز، دانشکده فنی بوشهر، علوم پزشکی فسا، علوم و فنون دریایی خرمشهر، اشراق بجنورد، علوم پزشکی آبادان، رازی کرمانشاه، علوم پزشکی لرستان، منابع طبیعی و کشاورزی گرگان و علوم پزشکی لار در نشست یزد شرکت نکردند.
جریان انجمنهای اسلامی پیرو خط امام (ره) بعد از این نشست یزد، نه زیر یک پرچم و در قالب یک اتحادیه، اما همچنان دفاتر مختلفی در دانشگاهها فعالیتهایی داشتند که در ادامه با عملکرد ضعیف دولت به عنوان یک هویت اصلاحطلبی در عرصه فعالیتهای تشکیلاتی بی تفاوت شدند و حتی بعضی تشکلهای این جریان به سوی طیف رادیکال از جمله دانشجویان متحد (احیا) سوق پیدا کردند.
تادا نزدیکترین تشکل دانشجویی به دولت بود که برخی از آنها به عنوان "تشکلهای دولت ساخته" نیز نام میبرند. جریانی که به لحاظ سیاسی نزدیکترین طیف به بدنه اصلاحطلب دولت یعنی مشخصا جناح جهانگیری معاون اول دولت محسوب میشدند. این تشکلها قصد داشتند با عنوان تشکلهای اسلامی دانشجویان ایران معروف به تادا در دانشگاهها فعالیت کنند.
این جریان آنقدر به بدنه دولت نزدیک بود که از میان جریانهای درخواست دهنده تشکیل اتحادیه تنها جریانی بودند که توانستند تا مرحله تشکیل جلسه وزارتین برای اخذ مجوز تشکیل اتحادیه پیش بروند. شانتاژهای رسانهای معاونت فرهنگی وزارت علوم معلوم شد این اتحادیه صرفا توانسته است رضایت نصف و نیمه دو وزیر علوم و بهداشت و معاونان آنان را جلب کند و سایر اعضای جلسه به لحاظ اشکالات آییننامهای موافق تشکیل این اتحادیه نبودهاند.
تادا و حمایت شخص رئیس جمهور
حمایت دولت و شخص رئیس جمهور از تشکلهای اسلامی دانشجویان ایران (تادا) یک بار دیگر در جریان مراسم روز دانشجو و سخنرانی رئیسجمهور در دانشگاه زاهدان خود را نشان میدهد آن جایی که رئیسجمهور در اقدامی تعجب برانگیز از تادا نام میبرد و میگوید: «در مورد اتحادیهای که شما طلب کردید، از وزرا سوال کردم، وزرا گفتند در جلسه ما رای دادیم و تنها یک نفر رای نداده است، که من به آقای غلامی تاکید کردم اتحادیه تادا سریعتر شکل بگیرد.»
تشکلهای تادا که خود را وامدار دولت روحانی میدانستند در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری، هسته مرکزی ستاد جوانان و دانشجویان روحانی را تشکیل دادند و صراحتا با برگزاری متینگهای انتخاباتی در کف دانشگاه و جامعه حمایت خود را از حسن روحانی اعلام و عملا تشکلهای خود را تبدیل به ستاد روحانی در دانشگاهها کردند.
در دانشگاههای صنعتی انجمن اسلامی دانشجویان صنعتی اصفهان، مجمع اسلامی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی قم سه تشکل اصلی این جریان که به لحاظ اندیشهای، سیاسی و تشکیلاتی تادا را راهبری میکردند. تاداییها را باید در جرگه جریان اصلاحطلب رادیکال و وابسته به جریان نهضت آزادی دستهبندی کرد. با این حال هرچه از عمر دولت میگذشت، تادا هم بیشتر در انفعال سیاسی فرومیرفت؛ انفعالی که بیش از هرچیز ناشی از وابستگی به دولت و افول گفتمانی و ضعف عملکردی دولت بود.
ضعف عملکردی دولت باعث شده که تادا که در ابتدا در مسیر دولت جلو میرفت برای حفظ حیات سیاسی خود در فکر عبور از روحانی باشد که در بیانیه تماما انتقادی خود در روز دانشجو سال گذشته رویکردهای دولت در مسائل مختلف را زیر سوال میبرند و نوشتند: «دولت اعتدال حقا به بهترین نحو در ناامیدسازی مردم و دانشگاهها موفق بوده است».
تادایی ها، اما در جدا کردن خود از بدنه دولت ناموفق عمل کردند و هرچه عملکرد دولت ضعیفتر تاداییها منزویتر میشدند و در این سالهای پایان دولت روحانی میتوان گفت از صحنه دانشگاه حذف شدند و برخی از تشکلهایشان در دانشگاههای مختلف حتی به حد نصاب تشکیل شورای مرکزی هم نرسیدند. بقایایی از آنها که فقط در حد یک اسم در قالب یک تشکل هستند یا رادیکال شده و دست به بلد کردن جریانهای حاشیهای و سخیف میکنند یا به کلی ناامید شدند و عملا هیچ تحرک یا فعالیتی ندارند.
در پایان میتوان گفت تشکلهای اسلامی دانشجویان ایران (تادا) که با دولت روحانی آمدند، اما پیش از اتمام دولت حسن روحانی تاریخ مصرفشان تمام شده و رفتند.
ظهور جریان چپ کمونیستی در قامت یک تشکل دانشجویی
انجمنهای اسلامی دانشجویان متحد باوجود نزدیکی و حمایت دولتیها از تادا جریان رادیکالتری در پیش گرفتند و ظهور و بروز پیدا کردند، درواقع هرچه تادا به لحاظ حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم دولتی پیش میرفت جریان متحد دست پایین را داشت و به همین جهت تلاش میکرد با مواضع رادیکالتر حیات خود را در فضای سیاسی دانشگاه ادامه دهد.
متحدیها با افول دولت و شاخه دانشجویی دولتی در دانشگاهها توانستند ظهور و بروز بیشتری پیدا کنند. متحدیها با انتخاب گفتمان چپ به لحاظ اندیشهای مواضع مشترکی با جریان موسوم به شوراهای صنفی پیدا کردند هرچند پوشش تشکیلاتی جریان چپ کمونیستی بیشتر تمایل داشت در قالب شوراهای صنفی به حیات خود ادامه دهد.
جریان رادیکال متحد همسو با جریان چپ مدتهاست که از دولت روحانی عبور کردهاند و حالا در منطقه عبور از خاتمی و قانون اساسی هستند و حتی در برنامههای خود مباحثی همچون جمهوری اسلامی را مطرح میکنند. انجمن اسلامی دانشجویان ترقیخواه دانشگاه امیرکبیر، انجمن اسلامی آرمان دانشگاه علم و صنعت، انجمن اسلامی دانشجویان آزاداندیش دانشگاه علامه و برخی انجمنهای موسوم به فرهنگ و سیاست، فرهنگ و تمدن ایرانی در برخی شهرستانها از جمله تشکلهای وابسته به این جریانند که تنها راه حیات خود را در اتخاذ مواضع رادیکال حداکثری یافتهاند.
انجمنهای اسلامی متحد با وجود تناقضات و اختلافاتی که با بدنه دولت پیدا کردند، اما سعی بر این داشتند که با حربههای فریبنده همچون طرح مشکلات صنفی دانشگاهها و فعالیتهای جذاب رسانهای همچون اجرای نمایش، گروه موسیقی، تئاتر و... بدنه دانشجویی را جذب خود کند؛ حیاتی که بیش از آنکه ناشی از جذابیت گفتمانی و تشکیلاتی باشد، ناشی از قوه سرگرمی و تفریحی بود.
در این بین با نزول دولت و تکه تکه شدن انجمنهای همراه و هم فکر دولت تعدادی از تشکلهای علوم پزشکی که همزمان زیر نظر این سه اتحادیه در حال فعالیت بودند با افول این سه جریان، اقدام به جدایی و اتحادیه دیگری کردند که این اقدام نیز به نتیجه نرسید و چیزی از آنها باقی نمانده است.
درپایان میتوان گفت وقتی با فعالین سابق این تشکلها صحبت میشود این نظر را دارند که بعد از این همه حمایت از دولت حق خود را حداقل یک اتحادیه دانشجویی میدانستند، اما طبق گفته خودشان در آخرین جلسه با وزارت علوم که نمایندگان هر سه اتحادیه پیروخط امام (ره)، تادا، متحد، وزیر علوم و معاونین حضور داشتند یکی از نمایندگان از قول تشکیل اتحادیه میگوید، اما وزیر علوم اینگونه پاسخ میدهد که «من قولی نداده ام اگر رئیس جمهور قول داده است از خودش بگیرید من غلامی ام»!
افول و نزول گفتمانی و عملکردی دولت، عدم برآورده کردن خواستههای حداقلی آنها از طرف دولت و عدم موفقیت جریان اصلاحات در سیاست داخلی و خارجی کشور موجب شد برای ظهور و بروز بیشتر این جریان رویکردی رادیکال تری در پیش بگیرند