دوشنبه 17 ارديبهشت 1403 - Mon 06 May 2024
  • سال کشته‌سازی؛ «ترانه»ای که به «نیکا» ختم شد+ عکس و فیلم

  • برخورد قانونی با معلم بلاگرها در مدارس

  • حجاب‌استایل‌های ضدحجاب!

  • تمهیدات شورای نگهبان برای انتخابات الکترونیک/ آخرین وضعیت لایحه عفاف و حجاب

  • اینستاگرام حجم زیادی آلودگیِ جرایم غیراخلاقیِ فضای مجازی را به خود اختصاص داده

  • باتلاق شمال در انتظار صهیونیست‌ها

  • طرح نور فاز اول قانون جامع حجاب و عفاف است + ویدئو

  • زائران ایرانی آماده حج تمتع شدند + تصاویر

  • روحانی در اتاقCPR سیاسی خود و اصلاح طلبان بدنبال چیست؟

  • اظهارات سردار رشید درباره عملیات وعده صادق

  • نوجوانان یک مسجد نامه رهبر انقلاب به جوانان غربی را سرود کردند +فیلم

  • پیش شرط های محاسبه عادلانه مالیات بر عایدی سرمایه

  • یک مکالمه بیسیمی با عراقی‌ها درباره صدام

  • مهاجرت سیل‌آسا: سلاحی برای نابودی مرزهای جغرافیایی و هویت ملی؟ +عکس

  • موفقیت اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس به همکاری با ایران در حوزه امنیت منطقه‌ای بستگی دارد

  • بانک‌ها هیچ دلیل و علاقه‌ای برای پرداخت وام به مردم ندارند!

  • باتلاق شمال در انتظار صهیونیست‌ها

  • عادی‌سازی بی‌حجابی شبیخون فرهنگی

  • معلمی که در اسارتگاه بعثی‌ها هم تدریس می‌کرد

  • واکنش نکونام به برکناری خطیر: استقلال به ساحل آرامش رسید

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 167899
    تاریخ انتشار: 26/دي/1398 - 11:49
    سه گانه‌ی شکست رسانه‌ای ۹۸

    چگونه با پنهان‌کاری‌ها اعتماد عمومی را قربانی می‌کنیم!

    در سقوط هواپیمای اوکراینی ما با یک هجمه وسیع رسانه‌ای از سوی غربی‌ها و علیه ایران مواجه شدیم. در چنین شرایطی طبیعی بود که صداوسیما و اهالی رسانه و فعالان مجازی که این هجمه را می‌دیدند، به دفاع از کشور خود در برابر این ادعا‌ها بپردازند.

    چگونه با پنهان‌کاری‌ها اعتماد عمومی را قربانی می‌کنیم!

    در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی آنچه بیش از اشتباه پدافندی نیروهای مسلح باعث رنجش شد، تاکید سه روزه مسئولین بر دخیل نبودن هیچ عملیات نظامی در سقوط بود. این تاکید می‌توانست نباشد و در صورت نیاز به بررسی بیشتر، این تردید باید به افکارعمومی منتقل می‌شد.
    نابلدی‌های رسانه‌ای در ایران اول بار نیست که فاجعه می‌آفریند. چه فاجعه‌ای؟ فاجعه‌ی آسیب به اعتماد عمومی و بهانه دادن دست دشمنان. به سه فاجعه رسانه‌ای که در سال جاری موجب آسیب اعتماد عمومی شده‌، نگاهی می‌اندازیم.

    پنهان کاری در پرونده متهمان ترور هسته‌ای

    مرداد ۹۸ پخش یک مصاحبه از بی‌بی‌سی، جنجالی در شبکه‌های اجتماعی ایجاد کرد. این برنامه گفتگویی با شخصی به نام مازیار ابراهیمی بود که سال ۹۱ به اتهام نقش آفرینی در ترور دانشمندان هسته‌ای ایران دستگیر شده بود. او در فیلمی که همان زمان از او در تلویزیون پخش شد، اعتراف کرده بود که مسئول تیم ترور مجید شهریاری بوده و در ترور مسعود علیمحمدی نیز نقش داشته ‌است. روشن بود که این اعترافات سرانجامی جز اعدام برای او رقم نخواهد زد. با این حال ۷ سال بعد، او در سلامت کامل در حال مصاحبه با بی‌بی‌سی بود! آیا او به عنوان یک زندانی امنیتی و تروریستی از ایران گریخته بود؟ نه، بی گناهی او ثابت شده، غرامت گرفته و بعد قانونی از ایران خارج شده بود. آیا این موضوع به اطلاع مردم ایران رسیده بود؟ خیر. و حالا طبیعی بود که افکار عمومی با شوک مواجه شوند.

    مازیار ابراهیمی ادعاهای زیادی مطرح کرده بود. راست و دروغ ادعاهای او در مورد شکنجه یا دریافت غرامت دیگر مهم نیست؛ چه آنکه با پنهان کردن اصل موضوع از مردم، این فرصت به وجود آمد که او هر دروغی را راست جلوه دهد و هر راستی هم از سوی ایران، دروغ القا شود. از این منظر، دیگر هیچ توضیحی از سوی ایران هم کمکی به حل بحران اعتماد عمومی نمی‌کرد. زیرا مخاطب فقط می‌پرسد چرا همان زمان نگفتید که او تبرئه و آزاد شده و اعترافات تلویزیونی او نادرست بوده است. در حالی که مردم گرچه کمی سخت، اما اشتباه در یک پرونده امنیتی حساس را خواهند پذیرفت.

    بی اعتنایی به افکار عمومی در ماجرای بنزین

    بامداد ۲۳ آبان، مردمی که برای پر کردن باک ماشین‌های خود به پمپ‌های بنزین مراجعه کردند، تازه مطلع شدند که قیمت بنزین افزایش یافته، کارت سوخت الزامی و بنزین دو نرخی و سهمیه بندی شده است. در ماه‌های قبل، بارها دولتمردان تاکید کرده بودند که برنامه‌ای برای افزایش قیمت بنزین ندارند. نطق‌های انتخاباتی حسن روحانی هم موکد این موضوع بود که او از اساس طرح سهمیه‌بندی بنزین در دولت محمود احمدی‌نژاد را نادرست می‌داند. یعنی ذهنیت جامعه علیه سهمیه بندی بنزین شکل گرفته بود. لذا مردم با یک شوک خبری مواجه شدند.

    طبیعی‌ست که اعلام زمان دقیق، می‌توانست به سبب صف بندی مردم برای ذخیره بنزین ارزان، مشکلاتی ایجاد کند؛ اما می‌شد که این حد از اطمینان هم جامعه تزریق نشود و به شکل تدریجی مردم را برای آنکه قرار است اتفاقی بیفتد، آماده کرد. آنچه در روزهای بعد و در قالب اعتراض و آشوب رخ نمود، همه به دلیل یا بهانه‌ی اصل ماجرای بنزین نبود؛ بلکه مردم ناراحت بودند که چرا چنین تصمیم مهمی بدون اطلاع رسانی عمومی اجرایی شد. مردم احساس کردند به حساب نیامده‌اند که احساس بی‌راهی هم نبود.

    شوک رسانه‌ای در سقوط هواپیمای اوکراین

    در سقوط هواپیمای اوکراینی ما با یک هجمه وسیع رسانه‌ای از سوی غربی‌ها و علیه ایران مواجه شدیم. در چنین شرایطی طبیعی بود که صداوسیما و اهالی رسانه و فعالان مجازی، به دفاع از کشور خود بپردازند. چه چیز آنها را در این دفاع مصمم کرد؟ اطمینان مسئولان امر به عدم دخالت عامل نظامی در سقوط هواپیما. این اطمینان بخشی سه روز به طول انجامید و در نهایت صبح شنبه شوک خبری، همه اهل رسانه را فلج و مردم را شوکه کرد. در لحظه، آنچه سقوط کرد، اعتبار رسانه‌های حامی نظام و فعالان آنها و خصوصاً صداوسیما بود. اشتباه نظامی قابل پذیرش بود، اما اطمینان بخشی به گزاره‌ای کذب مورد پذیرش قرار نگرفت.

    اعتبار زدایی از رسانه و مسئولین

    آسیب اتفاقات فوق، صرفاً آسیب به اعتماد عمومی در یک برهه و یک موضوع و نسبت به یک نهاد نیست؛ بلکه اولاً مردم خود را در مجموعه حاکمیت و مسئولین غریبه و نامحرم می‌بینند. ثانیاً و مهم‌تر آن است که اعتبار رسانه و اهالی رسانه از دست می‌رود و برای موضوعات بعدی قدرت تاثیرگذاری در جامعه را نخواهند داشت. رسانه ابزار مسئولین است، اما بی اعتنایی آنان به رسانه و نابلدی در مدیریت افکار عمومی باعث می‌شود علیه خود عمل کنند. مسئولین فقط متولی نان و آب ملت نیستند، مسئول خوراک فکری آنان هم هستند و این‌طور خالی الذهن رها کردن مردم، یعنی آنان را در حملات رسانه‌ای دشمنان بی سلاح و تنها گذاشته‌اند.

    منبع : روزنامه جوان

    نظرات بینندگان
    نظرات شما