پنجشنبه 06 آذر 1404 - Thu 27 Nov 2025
  • مراسم روز بسیج در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد

  • آتش‌بسی که آتش‌بس نیست

  • آقای پزشکیان! مراقب «‌بازی در دو نقش» باشید!

  • مراسم شام شهادت حضرت زهرا(س) با حضور رهبر انقلاب برگزار شد +فیلم

  • نخست وزیربعدی عراق و رقابت تهران–واشنگتن؛ آیا السودانی می‌ماند؟

  • پوتین با جام جهانی جدید به جنگ فیفا آمد

  • هشدار انصارالله به بن‌سلمان درباره ماجراجویی جدید

  • اولین شب مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمةالزهرا (س) بیت رهبری

  • پرواز ایلوشین برای مهار حریق الیت

  • شکست پروژه هژمونی آمریکا؛ متحدان در بی‌ثباتی، رقبا در اقتدار

  • شهیدی که دور از چشم رزمندگان زباله جمع می‌کرد +عکس

  • لحظه‌ای از ارتقای قدرت دفاعی غافل نیستیم

  • وحشت رسانه صهیونیستی از رفتار مقتدرانه ایران در تنگه هرمز

  • بارش برف و باران در استان‌های غربی کشور

  • مراسم یادبود همایون ارشادی

  • واکنش مشاور روحانی به یک خبر و پاسخ کیهان

  • تصمیم تاریخی امام خامنه‌ای چگونه ایران را یک قدرت جهانی کرد؟ +عکس

  • لگدمال‌کردن پرچم اسرائیل اونم تو جام جهانی شمشیربازی ،

  • وضعیت سد امیرکبیر - ۱۹ آبان

  • صحن علنی مجلس - 20 آبان

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 238491
    تاریخ انتشار: 15/ارديبهشت/1400 - 11:09

    قویترین معذرت‌خواهی در تاریخ اسلام

    حبیب احمدزاده در صفحه اینستاگرامش نوشت:

    قویترین معذرت‌خواهی در تاریخ اسلام

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»هنگامی که ابوذر از روی عصبانیت به بلال حبشی گفت: "حتی تو هم ای پسر زن سیاه، اشتباه مرا می‌گیری؟.."

    بلال سرگشته و خشمگین برخاست و گفت: "به خدا سوگند برای این توهین، از تو نزد پیامبر خدا شکایت خواهم کرد.."

    بلال نزد رسول خدا رفت. چهره‌ی پیامبر از شنیدن این جریان دگرگون شد و فرمود: "ای ابوذر!.. آیا او را بخاطر مادرش سرزنش کرده‌ای ؟ تو کسی هستی که هنوز آثار جاهلیت در تو دیده می‌شود..."

    ابوذر از شنیدن کلام پیامبر به گریه افتاد و عرضه داشت: "ای رسول خدا، برایم طلب آمرزش کن " سپس با حالت گریه از مسجد بیرون آمد و به نزد بلال رفت و در مقابل او چهره‌اش را بر خاک گذاشت و گفت: "ای بلال! به خدا سوگند چهره‌ام را از روی خاک بلند نمیکنم، مگر آنکه تو با پایت آن را لگدمال کنی، چون تو بزرگواری و من پست و بی‌ارزش...اشک از چشمان بلال سرازیر شد، نزدیک ابوذر آمد، خم شد و چهره‌ی ابوذر را بوسید و گفت: " به خدا سوگند من چهره‌ی کسی که حتی یک بار هم در برابر خدا سجده کرده باشد را لگدمال نمی‌کنم..."

    سپس هر دو برخاستند همدیگر را در آغوش گرفتند و گریستند.

     

     

    Preview

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما