یکشنبه 27 مهر 1404 - Sun 19 Oct 2025
  • نگرانی درباره احتمال دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، به طور کامل بر طرف نشده/بازرسان تنها زمانی به سایت‌های هسته‌ای ایران دسترسی خواهند داشت که تهران در این کار منافعی داشته باشد

  • آیا اژدهای پکن بر معامله‌گر نیویورکی چیره شده است؟

  • ‌پایان اقتدار شورای امنیت و آغاز عصر نظم نوین جهانی

  • از برجام تا برهوت؛ محصول نابلدی و بی‌دانشی

  • اگر یزید توانست شما هم می‌توانید

  • جاسـوس و جاسوسی از نگاه اسـلام

  • شرم‌الشیخ سوم روسیاهی پادوهای داخلی ترامپ

  • سخنان ترامپ درباره صلح با ایران، فریب است

  • آغاز عملیات آزادی اسرا در تل‌آویو و غزه/ بیانیه مهم گردان‌های قسام در باره توافق تبادل اسرا/ صلیب سرخ دومین گروه از اسرای اسرائیلی را تحویل گرفت/ اولین گروه اسرای فلسطینی وارد غزه شدند +عکس و فیلم

  • طرح ترامپ، اعتراف واضح به اقتدار مقاومت

  • ایران پس از شرم ‌الشیخ!

  • پروژه خطرناک جدید ظریف؛ خلع سلاح به نام «مردم»

  • دل آرام، اراده مستحکم، ایمان ژرف و امید زنده، نتیجه اقامه نماز با خشوع و دل‌سپاری به خداست

  • زور آخر حماس و اسرائیل!

  • ادعای سرزمینی یا دیکته زیرزمینی؟!

  • صلح به سبک ترامپ؛ فرمان از واشنگتن، سکوت از تل‌آویو

  • رویداد ملّی «ایران همدل» برگزار شد

  • بی هنران را بگو‌ حجاب قانون خداست

  • ترامپ چگونه آمریکا را بی‌اعتبار کرد؟ فارن‌افرز پاسخ می‌دهد

  • اسنپ‌بک؛ طلاق ایران از غرب و آغاز دوران جدید ژئوپلیتیکی / وقت تغییر پارادایم از غربگرایی به واقع گرایی

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 238491
    تاریخ انتشار: 15/ارديبهشت/1400 - 11:09

    قویترین معذرت‌خواهی در تاریخ اسلام

    حبیب احمدزاده در صفحه اینستاگرامش نوشت:

    قویترین معذرت‌خواهی در تاریخ اسلام

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»هنگامی که ابوذر از روی عصبانیت به بلال حبشی گفت: "حتی تو هم ای پسر زن سیاه، اشتباه مرا می‌گیری؟.."

    بلال سرگشته و خشمگین برخاست و گفت: "به خدا سوگند برای این توهین، از تو نزد پیامبر خدا شکایت خواهم کرد.."

    بلال نزد رسول خدا رفت. چهره‌ی پیامبر از شنیدن این جریان دگرگون شد و فرمود: "ای ابوذر!.. آیا او را بخاطر مادرش سرزنش کرده‌ای ؟ تو کسی هستی که هنوز آثار جاهلیت در تو دیده می‌شود..."

    ابوذر از شنیدن کلام پیامبر به گریه افتاد و عرضه داشت: "ای رسول خدا، برایم طلب آمرزش کن " سپس با حالت گریه از مسجد بیرون آمد و به نزد بلال رفت و در مقابل او چهره‌اش را بر خاک گذاشت و گفت: "ای بلال! به خدا سوگند چهره‌ام را از روی خاک بلند نمیکنم، مگر آنکه تو با پایت آن را لگدمال کنی، چون تو بزرگواری و من پست و بی‌ارزش...اشک از چشمان بلال سرازیر شد، نزدیک ابوذر آمد، خم شد و چهره‌ی ابوذر را بوسید و گفت: " به خدا سوگند من چهره‌ی کسی که حتی یک بار هم در برابر خدا سجده کرده باشد را لگدمال نمی‌کنم..."

    سپس هر دو برخاستند همدیگر را در آغوش گرفتند و گریستند.

     

     

    Preview

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما