چهارشنبه 14 آبان 1404 - Wed 05 Nov 2025
  • وقتی تله دیپلماسی در خدمت جنگ و ترور بکار گرفته می‌شود

  • انتصاب سرپرست از کارکنان دستگاه‌های دیگر ممنوع شد

  • راه‌پیمایی یوم‌الله 13 آبان در تهران/ طنین شعار «مرگ بر آمریکا» +عکس و فیلم

  • تسخیر سفارت هویت حقیقی دولت آمریکا را روشن کرد / سیزده آبان از نظر تاریخی، روز افتخار و پیروزی است+صوت و فیلم

  • دشواری‌های آمریکا و اسرائیل در مواجهه با ایران

  • با تکیه بر آمریکا خود را در معرض خطر قرار ندهید

  • صلح‌خواهی نمایشی با جنگ‌افروزی ساختاری

  • شهید کربلایی :آمده‌ام نذرم را ادا کنم! +عکس

  • شرم‌آور نیست؟ البته که هست!

  • نگاهی به گزارش رسمی اسرائیل از حجم تلفات خود

  • وعده‌های دروغ جریان غربگرا از برجام تا FATF

  • پایان برجام و خواب‌های آشفته پسابرجامی!

  • میرزای نائینی معتقد به تشکیل «حکومت اسلامی» و مسئله «ولایت» بود /تعبیر امروزی جمهوری اسلامی همان حکومت مدنظر میرزای نائینی است +صوت وفیلم

  • بدون رفع تحریم‌ها ایران هیچ توافقی با آمریکا نمی‌کند

  • نمی‌توانید با این قصه‌ها مرا فریب دهید؛ وقتی نخست‌وزیر شدم، دیدم هیچ طرحی درباره ایران آماده نکرده بودید

  • جنگ روانی، سه ضلع از چهارضلع راهبرد ترامپ

  • پیام تسلیت به خانواده خادم الشهدا بهروز قدمی

  • آیا مذاکره بوداپست هم به سرنوشت آلاسکا دچار می‌شود؟

  • واکنش امام خامنه‌ای به ادعای ترامپ درباره صنعت هسته‌ای ایران: به همین خیال باش! +فیلم و صوت

  • نگرانی درباره احتمال دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، به طور کامل بر طرف نشده

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 238491
    تاریخ انتشار: 15/ارديبهشت/1400 - 11:09

    قویترین معذرت‌خواهی در تاریخ اسلام

    حبیب احمدزاده در صفحه اینستاگرامش نوشت:

    قویترین معذرت‌خواهی در تاریخ اسلام

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»هنگامی که ابوذر از روی عصبانیت به بلال حبشی گفت: "حتی تو هم ای پسر زن سیاه، اشتباه مرا می‌گیری؟.."

    بلال سرگشته و خشمگین برخاست و گفت: "به خدا سوگند برای این توهین، از تو نزد پیامبر خدا شکایت خواهم کرد.."

    بلال نزد رسول خدا رفت. چهره‌ی پیامبر از شنیدن این جریان دگرگون شد و فرمود: "ای ابوذر!.. آیا او را بخاطر مادرش سرزنش کرده‌ای ؟ تو کسی هستی که هنوز آثار جاهلیت در تو دیده می‌شود..."

    ابوذر از شنیدن کلام پیامبر به گریه افتاد و عرضه داشت: "ای رسول خدا، برایم طلب آمرزش کن " سپس با حالت گریه از مسجد بیرون آمد و به نزد بلال رفت و در مقابل او چهره‌اش را بر خاک گذاشت و گفت: "ای بلال! به خدا سوگند چهره‌ام را از روی خاک بلند نمیکنم، مگر آنکه تو با پایت آن را لگدمال کنی، چون تو بزرگواری و من پست و بی‌ارزش...اشک از چشمان بلال سرازیر شد، نزدیک ابوذر آمد، خم شد و چهره‌ی ابوذر را بوسید و گفت: " به خدا سوگند من چهره‌ی کسی که حتی یک بار هم در برابر خدا سجده کرده باشد را لگدمال نمی‌کنم..."

    سپس هر دو برخاستند همدیگر را در آغوش گرفتند و گریستند.

     

     

    Preview

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما