به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»به نقل از روزنامه جوان، شامگاه سهشنبه ۱۲ اسفند قاضی حبیبالله صادقی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی از قتل سه عضو یک خانواده در آپارتمانی مسکونی باخبر شد. مأموران اعلام کردند پسر جوانی دقایقی قبل وحشتزده به اداره آگاهی آمده و ادعا کرده داخل طبقه پنجم ساختمان مسکونی در خیابان وحدت حوالی بلوار ابوذر سه عضو یک خانواده به قتل رسیدهاند. با اعلام این خبر بازپرس جنایی همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی برای بررسی موضوع راهی محل حادثه شدند. تیم جنایی پس از تخریب قفل در آپارتمان مسکونی داخل حمام خانه با جسد زن ۴۲ سالهای به نام بهاره (صاحبخانه) و شوهر جوانش به نام حامد روبهرو شدند که حکایت از آن داشت حدود ۳۰ روز قبل بر اثر اصابت جسم سختی به سرشان به قتل رسیدهاند. مأموران پلیس در ادامه داخل بشکه اسید، بقایای جسد دختر ۲۰ ساله بهاره را به نام مهتاب پیدا کردند که او هم به طرز دلخراشی به قتل رسیده بود.
بررسیهای مأموران پلیس نشان داد بهاره پس از جدایی از همسرش همراه دو دختر ۲۰ ساله و ۲۴ سالهاش به نامهای مهتاب و شهین زندگی میکرده است.
از سوی دیگر مأموران دریافتند بهاره زن پولداری بوده که پس از حادثه، تمام لوازم خانهاش که بیش از ۲ میلیارد ارزش داشته، همراه مقدار زیادی طلا، پول و سه خودروی مدل بالای خارجیاش به سرقت رفته است. مأموران در نخستین گام شهین و پسر مورد علاقهاش بهنام را به عنوان مظنونان حادثه دستگیر کردند. دو متهم در بازجوییها اعتراف کردند که پسر ۲۰ سالهای به نام فریدون را برای قتل اعضای خانواده اجیر کردهاند. پس از آن مأموران فریدون را هم دستگیر کردند.
سرهنگ مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران درباره این خبر گفت: سه متهم پس از اعتراف به جنایت به دستور بازپرس جنایی برای بررسی سلامت روحی و روانیشان در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفتند که پس از انجام آزمایشهای لازم مشخص شد متهمان سالم هستند. تحقیقات از متهمان ادامه دارد.
خونسردی متهمان
سن و سالشان به جنایتی به آن هولناکی نمیخورد. جوانان تازه به دورانرسیدهای هستند که تازه قدم به ۱۹ و ۲۰ سالگی گذاشتهاند. میخواستند ره ۱۰۰ ساله را یک شبه بروند آن هم با قتل سه عضو یک خانواده. دو متهم آرام روی صندلی نشستهاند و به راحتی به سؤالها جواب میدهند. قاتل انگار که جنایتی به آن هولناکی مرتکب نشده است و در حالی که سرش پانسمان دارد، لحظه به لحظه حادثه را که در ذهنش ثبت کرده بازگو میکند و در پایان هم مدعی میشود فقط قصد سرقت داشتهاند، اما به جنایت ختم شده است.
گفتگو با ۲ متهم
فریدون سه قتل را به تنهایی انجام دادی یا بهنام و دختر مقتول هم دست داشتند؟
چی شد که تصمیم به این جنایت گرفتی؟
از کجا میدانستی که این خانواده پولدار هستند؟
خودت چه کاره بودی؟
بعد موضوع سرقت را به بهنام و شهین گفتی؟
(در همین لحظه بهنام میگوید: من همان زمانی که فریدون موضوع سرقت را پیشنهاد داد قبول نکردم، اما او اصرار کرد و بعد از مدتی هم شهین را راضی کرده بود که به آنها گفتم من اصلاً دخالتی نمیکنم و شما خودتان میدانید.)
بهنام، یعنی شما اصلاً نمیخواستی به پولهای مقتول برسی؟
چرا؟
خبر داشتی او از شما بزرگتر و بچه دارد؟
فریدون چطور شهین را راضی کردی که مادر، خواهر و ناپدریاش را به قتل برسانی؟
فریدون شما قصد سرقت داشتی، اما مرتکب سه قتل شدی، چرا؟
توضیح دهید؟
شب حادثه تعدادی غذا از بیرون خریدم و سه پرس از غذاها را با مواد بیهوشی که قبلاً تهیه کرده بودم، مسموم کردم و به در خانه بهاره رفتم، اما شوهرش ارتباط خوبی با من نداشت و راضی نشد که من وارد خانه آنها شوم. غذاها را به بهنام دادم که به بهاره بدهد و به بهنام گفتم که خودش و شهین لب به آن نزنند. بهنام خیلی ترسیده بود که به او گفتم خیالش راحت باشد، همه چیز طبق نقشه است. من آن شب تا صبح داخل کوچه بودم و مشروب میخوردم که نزدیک صبح به خانه آنها رفتم. بهاره همیشه عادت داشت در خانهاش را باز نگه دارد. وقتی وارد خانه شدم، مهتاب روی مبل نیمه بیهوش بود که مقداری سم و متادون داخل لیوان آبی ریختم و به او گفتم بخورد تا آرام شود. وقتی خورد صورتش کبود شد و به سختی نفس میکشید که در حالت مستی او را با سیم شارژر خفه کردم و به اتاقی بردم، اما شهین و بهنام متوجه نشدند.
دو نفر دیگر را چطور به قتل رساندی؟
چرا؟
شهین و بهنام حرفی نزدند؟
بعد چه اتفاقی افتاد؟
وقتی جسد مهتاب را داخل بشکه اسید انداختم خودم هم دچار سوختگی از ناحیه سر و دست شدم که ترسیدم و جسدهای دیگر را داخل حمام گذاشتم تا در فرصت بعدی به بیرون ببرم و در مکانی دفن کنم.
در این مدت چه کار میکردید؟
چطور لو رفتی؟