چهارشنبه 21 آبان 1404 - Wed 12 Nov 2025
  • لگدمال‌کردن پرچم اسرائیل اونم تو جام جهانی شمشیربازی ،

  • وضعیت سد امیرکبیر - ۱۹ آبان

  • صحن علنی مجلس - 20 آبان

  • تلف شدن یکد قلاده ببر الیمالات نور در مازندران

  • ابراز همدری رهبر معظم انقلاب با خانواده صابر کاظمی

  • همایون ارشادی آسمانی شد

  • رضا پهلوی، پسر تبعیدی شاه ایران، خود را در نقش منجی می‌بیند

  • دستور اژه‌ای برای پیگیری پرونده بانک آینده تا نتیجه نهایی

  • شهر دیجیتالی «‌نئوم» بن سلمان؛ واقعیت است یا سراب؟

  • اسرائیل به این زودی‌ها وارد درگیری مجدد با ایران نمی‌شود

  • حضور رئیس جمهور در تمرین تیم ملی فوتبال شب گذشته

  • در پرسپولیس در حال جنگیدن هستیم

  • عیار اوسمار با شکست استقلال خوزستان مشخص نمی‌شود

  • زیردریایی گمشده نازی‌ها در اعماق اقیانوس پیدا شد؛ آیا هیتلر واقعا به آمریکای جنوبی گریخت؟

  • دستور وزارت خارجه «نتانیاهو» در مورد شهردار جدید نیویورک/اسرائیل به دنبال یک استراتژی پس از پیروزی «ممدانی»

  • هیچ دختری نمی‌تواند با ما ازدواج کند

  • بازی‌های کشورهای اسلامی 2025 ریاض ؛ مسابقات تنیس روی میز بانوان

  • چهارمین همایش بین المللی طب نظامی کشورهای عضو شانگهای

  • بازدید مردم از نمایشگاه هوافضا سپاه پاسداران

  • جناب مرعشی، این عرصه جولانگه شما نیست!

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 125529
    تاریخ انتشار: 26/اسفند/1397 - 12:12
    ظریف

    پست ظریف به مناسبت روزبزرگداشت پروین اعتصامی

    وزیر امور خارجه کشورمان در اینستاگرام خود روز بزرگداشت پروین اعتصامی را تبریک گفت.

    پست ظریف به مناسبت روزبزرگداشت پروین اعتصامی

    محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان با انتشار ابیاتی از پروین اعتصامی در صفحه در اینستاگرام خود ٬ ۲۵ اسفند روز بزرگداشت این شاعر ایرانی را تبریک گفت.

    متن این پست به شرح زیر است:
    دوستان سلام
    ۲۵ اسفند روز بزرگداشت پروین اعتصامی گرامی باد
    ابیاتی از شعر زیبای لطف حق که از کودکی آن را بیاد دارم تقدیم می‌کنم

    ما بخوانیم، ار چه ما را رد کنند
    عیب پوشی‌ها کنیم، ار بد کنند
    کشتئی زاسیب موجی هولناک
    رفت وقتی سوی غرقاب هلاک
    طاقتی در لنگر و سکان نماند
    قوتی در دست کشتیبان نماند
    هر چه بود از مال و مردم، آب برد
    زان گروه رفته، طفلی ماند خرد
    طفل مسکین، چون کبوتر پر گرفت
    بحر را، چون دامن مادر گرفت
    بحر را گفتم دگر طوفان مکن
    این بنای شوق را، ویران مکن
    در میان مستمندان، فرق نیست
    این غریق خرد، بهر غرق نیست
    صخره را گفتم، مکن با او ستیز
    قطره را گفتم، بدان جانب مریز
    تیرگی‌ها را نمودم روشنی
    ترس‌ها را جمله کردم ایمنی
    وارهاندیم آن غریق بی‌نوا
    تا رهید از مرگ، شد صید هوی
    آخر، آن نور تجلی دود شد
    آن یتیم بی‌گنه، نمرود شد
    کردمش با مهربانی‌ها بزرگ
    شد بزرگ و تیره دلتر شد ز. گرگ
    خواست تا لاف خداوندی زند
    برج و باروی خدا را بشکند
    رأی بد زد، گشت پست و تیره رأی
    سرکشی کرد و فکندیمش ز. پای
    پشه‌ای را حکم فرمودم که خیز
    خاکش اندر دیدهٔ خودبین بریز
    ما که دشمن را چنین می‌پروریم
    دوستان را از نظر، چون میبریم
    آنکه با نمرود، این احسان کند
    ظلم، کی با موسی عمران کند

     

     

     

    منبع : حامیان ولایت

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما