به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»
شهید مدافع حرم تیپ فاطمیون مرتضی عطایی معروف به «ابوعلی»، تعریف میکرد: «آن موقع من و شهید مصطفی صدرزاده زیاد شوخی میکردیم و هوای هم را داشتیم.
واقعاً مثل دو تا برادر بودیم. من یک کُخی داشتم که صدای مصطفی را ضبط کنم. فکر میکردم یک روزی به درد میخورد و مثلاً روزی شهید میشود. برای همین صدای او را در حالتهای مختلف ضبط میکردم؛ از خاطرات گرفته تا صحبتهای معمولی. یک روز هوا خیلی گرم بود. مصطفی وسط مسجد خوابیده بود. زیر پیراهنش بالا رفته بود و نافش معلوم بود.
من هم نامردی نکردم و چند تا سلفی با او گرفتم. بعد هم از نافش عکس و فیلم گرفتم. وقتی بیدار شد، فیلمها را به او نشان دادم و گفتم: «ببین از نافت عکس گرفتم.» گفت: «ای نامرد. تلافی میکنم.» مدتی از این ماجرا گذشت. یک روز من به حمام رفتم. زیر دوش بودم که یکدفعه یک لگد محکم به در حمام خورد و در افتاد.
مصطفی پشت در بود و با لهجه مشهدی ادای من را در میآورد و میگفت: «ها! از ناف مُ فیلم میگیری؟ حالا تلافیت میکنم.» شروع کرد به فیلمگرفتن از من. نایلون لباسهایم را جلوی دوربین گرفتم. شورتم هم از این شورتهای به قول ما مشهدیها ماماندوز و بلند بود. گفتم: «جان سید فیلم نگیر.» گفت: «نه. اینها را باید برای مدرک نگه دارم. از من عکس و فیلم میگیری ها؟»