به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»
روزی که صدام به ایران حمله کرد و گفت: «۳ روزه تهران رو فتح میکنم.»، حتی فکرش را هم نمیکرد جنگی که به ایران تحمیل کرده حتی از جنگهای جهانی هم بیشتر طول بکشد و آخرش هم دست از پا درازتر برگردد سر خانه و زندگی خودش. جنگ جهانی اول که ۲۶ کشور از جمله ایران در آن درگیر بودند، ۴ سال و جنگ جهانی دوم که بیش از ۳۰ کشور در آن درگیر بودند و ایران در آن هم مثل بچهای تو سری خور، محل رفت و آمد و بزن و بترکان نیروهای شوروی و بریتانیا بود، ۶ سال طول کشید. در این ۶ سال حداقل ۵۰ میلیون نفر از شرق و غرب جهان کشته شدند؛ یعنی ۳ درصد از جمعیت جهان آن روز. در جنگ جهانی اول هم ۱۰ میلیون نفر کشته شدند.
از دیگر جنگهایی که طی ۲۰۰ سال گذشته در جهان بین ۲ کشور رخ داده یا باعث تجزیه یک کشور شده، میتوان جنگهای یک ساله بین روسیه و ژاپن و بین چین و ژاپن، جنگ ۴ ماهه بین آمریکا و اسپانیا، جنگ ۲ ساله بین افغانستان و بریتانیا، جنگ ۴ ساله بین ایالتهای شمالی و جنوبی آمریکا، و نبرد کریمه که ۳ سال طول کشید را نام برد. با این اوصاف هیچ یک از این جنگها به جز جنگ ویتنام، به اندازه دفاع مقدس ما ایرانیها طول نکشید. جنگ ویتنام و آمریکا ۶۹ سال پیش شروع شد و بیش از ۲۰ سال طول کشید. سرانجام هم آمریکا باخت داد و دست از پا درازتر برگشت قاره خودش
جنگ تحمیلی ما هم از همان روز اول قرار نبود تبدیل شود به دومین جنگ طولانی ۲ قرن گذشته. طبق ادعای صدام قرار بود ۳ روزه یا نهایت یک هفتهای تمام و پرچم بعثیها در تهران برافراشته شود. از آن جایی که امکانات نظامی ایران به شدت کم بود و نیروی انسانی در ارتش هم مشکل داشت، به نظر میرسید ایران نمیتواند از خودش دفاع کند و به راحتی میتوان آن را فتح کرد.
با این حال جهان حساب نکرده بود که ایرانیهایی که تازه ۲ سال بود مملکتشان را از چنگ پهلوی که کشور را غلام حلقه به گوش غرب کرده بود، در آورده بودند، به این راحتیها خاکش را نمیبازد.
البته بنیصدر رئیس جمهور و فرمانده کل قوا مثل مردم فکر نمیکرد و از همان روزهای اول مقاومت ایران را غیرممکن میدانست. برای همین نه به مردم اسلحه میداد نه حتی به نیروهای بسیجی. سپاه پاسداران جمهوری اسلامی هم که هنوز سروسامان نگرفته بود و انسجام خاصی نداشت. با این حال هنوز چند روز از شروع جنگ نگذشته بود که مردم بیتوجه به فرمان بنیصدر که میگفت «کسی به جنوب نرود.» و تنها با دلخوشی به فرمان امام(ره) راهی جبهه شدند. رزمندههای ایرانی سالهای اول تا جایی که توانستند جلوی بعثیها را گرفتند؛ اما نتوانستند نگذارند خاک ایران دست صدام بیفتد. با این حال حتی پیشروی بعثیها در خاک ایران و سقوط خرمشهر امید رزمندهها را از بین نبرد و آنها ۲ سال بعد یعنی ۳ خرداد سال ۱۳۶۱ آن را پس گرفتند و همین به ایرانیها جانی تازه داد.
آنها بدون اینکه از شکستها ناامید یا پیروزی در عملیاتها باعث شود به خودشان غرّه شوند، به راهشان ادامه دادند تا ۸ سال دیگر خود عراق خواهان پایان جنگی که خودش تحمیل کرده بود شد. این در حالی بود که بسیاری از رزمندگان ایرانی حاضر به ترک جبهه نبودند و میخواستند به نبرد ادامه دهند.