جمعه 28 ارديبهشت 1403 - Fri 17 May 2024
  • عمق فاجعه و خیانت در دهه ۹۰

  • رویافروشیِ اپوزیسیون، فاصله‌ی این ۲ تا اسکرین‌شاته:

  • با یه کلیپ از راه دور گول نخورید!

  • از نارضایتی مردم بابت قیمت برخی کتاب‌ها تا تنبیه ناشران و کتابفروشانی که با تاخیر موسولات خود را فرستادند

  • کمین‌های مرگبار در شمال نوار غزه و افزایش تلفات ارتش اسرائیل+ فیلم

  • کنفدراسیون فوتبال آسیا به اخراج اسرائیل از فیفا رای داد

  • تعطیلی شنبه‌ها تبلیغاتی است یا نیاز واقعی؟

  • قمه‌کشی که خبر شهادتش مثل بمب صدا کرد+ عکس

  • جاماندگان سهام عدالت همچنان در پیج و تاب اجرا+ فیلم

  • واقعیت ماجرای خانمی که به روی مامور قهوه ریخت و داخل ون برده شد + فیلم

  • نابودی اسرائیل نزدیک‌تر از هر زمانی است

  • واحدهای راکد تولیدی در مازندران احیا شد/رئیسی: باید به تعاونی‌ها و بخش‌ خصوصی میدان داد+ فیلم

  • وعده صادق، محمد خاتمی و امان نامه رضا پهلوی

  • ابعاد پیدا و پنهان رویکرد جدید انگلستان به آسیای مرکزی

  • جزئیات پرونده مسمومیت‌های اخیرا در شیراز/ دادگاه فرزندان معاون اول سابق قوه قضاییه علنی است

  • عشق در ازدحام تیر و توپ ‌و تفنگ + عکس

  • چرا درگیر نابرابری اقتصادی و نابرابری منطقه‌ای شده‌ایم؟

  • در حمله موشکی ۱۲ کشور به کمک اسرائیل آمدند

  • تنها دو مسئله بین ایران و آژانس باقی‌مانده است

  • تیپ بندی اصلاح‌طلبان پس از انتشار یک فایل صوتی خاص/ رادیکالیسم چپ‌ها در بالا و شکاف‌های عمیق در پایین!+ عکس+ عکس

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 356400
    تاریخ انتشار: 03/آبان/1402 - 10:19

    پیام حاج قاسم به حاج علی فضلی قبل از شهادت

    شاید ۱۰ روز نشده بود که تلفن ما زنگ خورد و حسین آقای ما جواب داد. گفت که سردار سلیمانی می‌خواهد با شما صحبت کند. گفتم کدام سردار سلیمانی؟ گفت حاج قاسم.

    پیام حاج قاسم به حاج علی فضلی قبل از شهادت

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»

    سردار فضلی با بیان نحوه مطلع شدن از شهادت حاج قاسم بیان داشت: من عمل مغز استخوان انجام داده بودم و از بیمارستان بعد از ۲۲ روز آمده بودم و باید دو ماه در قرنطینه می‌بودم. شاید ۱۰ روز نشده بود که تلفن ما زنگ خورد و حسین آقای ما جواب داد. گفت که سردار سلیمانی می‌خواهد با شما صحبت کند. گفتم کدام سردار سلیمانی؟ گفت حاج قاسم. حاج قاسم خودش گوشی را می‌گیرد و می‌گوید می‌خواهم به دیدن فلانی بیایم.

    وی افزود: حسین آقا می‌گوید ایشان در قرنطینه است و بعد از بهبودی، ما اولین نفر به شما خبر می‌دهیم که تشریف بیاورید. حاج قاسم می‌گوید حالش چطور است؟ روحیه‌اش چطور است؟ ایشان می‌گوید که حالش خوب است اما روحیه‌اش بهتر است. ایشان می‌گوید بگویید روحیه‌اش را حفظ کند. باید مقاومت کند. من دارم به یک مأموریتی می‌روم که چند روز دیگر برمی‌گردم و دیگر قرنطینه و اینها سرم نمی‌شود. برگردم باید فلانی را ببینم. حسین آقا می‌گوید چشم حاج آقا و قطع می‌کند.

    سردار فضلی اظهار داشت: این شاید سه چهار روز قبل از شهادت بود. یک تلویزیونی برای ما گذاشته بودند که گاهی نگاه می‌کردیم؛ روزی که ایشان شهید شدند، گفتم این را روشن کنید؛ گفتند خراب شده؛ چون نمی‌خواستند چیزی به من بگویند. من چون شب‌ها خوابم نمی‌برد، حدود ساعت‌های ۹ و ۱۰ شب، حاج خانم آمد و گفت ابومهدی را می‌شناختید؟ گفتم بله. چطور؟ گفت مثل اینکه مجروح شده. گفتم ابومهدی حشدالشعبی و سپاه بدر؟ گفتند بله. گفتم حاج خانم اگر چیزی شده به من بگویید. ایشان خیلی آدم بزرگ و وارسته‌ای است. گفت که ایشان شهید شده. بغضم گرفت.

    وی ادامه داد: حاج خانم بعد گفت ظاهراً حاج قاسم هم با ایشان بوده و زخمی شده. گفتم راستش را بگویید که دیگر آرام آرام گفتند که بله حاج قاسم هم به درجه رفیع شهادت نائل شده است. گفتم خوش به اقبال‌شان و خدا می‌داند که چیزی جز شهادت حق اینها نبود. امیدواریم که دعای خیر اینها شامل حال ما هم شود و عمر ما با شهادت خاتمه پیدا کند.

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما