دوشنبه 08 خرداد 1402 - Mon 29 May 2023
  • ۱۰ توصیه مهم و کاربردی به مجلس/ در لایحه عفاف و حجاب باید به چه نکاتی توجه شود؟

  • رشد ۴۸ درصدی تولید خودرو در 2 ماه نخست 1402

  • زادروز شهید سلیمانی روز قهرمان ملی شد

  • التهاب در حد ال‌کلاسیکو/ دربی ۱۰۱ و یک دنیا اما و اگر

  • درگیری آمریکا با فقر 40میلیونی/بایدن: مردم آمریکا نباید بین غذا و درمان یکی را انتخاب کنند

  • اخذ مالیات‌‌ از مشاغل خاص‌ مصداق عادلانه‌سازی نظام مالیاتی‌ است‌/فرار مالیاتی گسترده در برخی مشاغل پردرآمد

  • صدور گواهینامه آسان موتورسیکلت طرح جدید پلیس برای موتورسواران

  • دستورالعمل‌های قالیباف برای سال آخر مجلس یازدهم بر اساس بیانات رهبری

  • چگونه «اینترنشنال» در سراشیبی قرار گرفت؟+ نمودار

  • حجاب تعطیل بردار نیست اما...

  • باشگاه روسی روی ستاره استقلال دست گذاشت

  • رونمایی از آخرین سناریوی بایدن در توافق هسته‌ای+عکس

  • محترمانه با آقای خسروپناه

  • امنیت فرهنگی ایران در عصر ارتباطات

  • مُهره لاف‌زن شبکه صهیونیستی

  • اپوزیسیون در جهل مرکب اندلس اروپایی

  • تغییر رویکرد تک فرزندی در ایران/ آیا خانواده‌ها به داشتن فرزندان بیشتر تمایل دارند؟

  • سردار فرحی: مقابله با موشک خرمشهر ۴ محال است

  • اضافه‌شدن هواپیماهای جدید به ناوگان هوایی

  • چرا با کاهش قیمت دام زنده گوشت ارزان نشد‌/5 عامل مؤثر در نابسامانی بازار گوشت قرمز

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 337013
    تاریخ انتشار: 27/اسفند/1401 - 12:56
    محمدامین_فرج‌اللهی

    ذهن‌زدگی و دوری از واقعیات جامعه؛ رویکرد چریکان دیروز و براندازان امروز

    محمد امین فرج اللهی در نوشته خود در مورد بیگانگی مخالفین قبل و بعد انقلاب با مردم می نویسد.

    ذهن‌زدگی و دوری از واقعیات جامعه؛ رویکرد چریکان دیروز و براندازان امروز

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» از انتقادهایی که سالهای پیش از انقلاب نسبت به هواداران مشی چریکی و مسلحانه مطرح می‌شد، «ذهن‌زدگی و دوری از واقعیات جامعه» بود. منتقدان می‌گفتند شما یک گروه محدودید که از مردم و جامعه بُریده‌ و با کتاب و اسلحه در لاک خانه‌های تیمی و زندگی مخفی خزیده‌اید و فکر می‌کنید دارید به عنوان طبقه‌ی پیشرو با استبداد مبارزه می‌کنید.

    غافل از اینکه در طول زمان، این جدابودن از مردم باعث می‌شود با بدیهی‌ترین واقعیات جامعه و مردم هم بیگانه شوید و تداوم این جدایی باعث بازتولید این ذهن‌زدگی می‌شود. انتقاد درست بود، زمستان ۴٩ وقتی چریک‌ها خواستند پاسگاه کوچک سیاهکل را تسخیر کنند و نشد، فراریانشان را مردم روستایی که در ذهن آنها قرار بود کمکشان کنند دستگیر کردند و تحویل دادند.

    از همان زمان تا پیروزی انقلاب، چریک‌ها تصورشان این بود که «مبارزه‌ی واقعی» و راه براندازی رژیم شاه، همین است. اما بهمن ۵٧ که انقلاب پیروز شد، جماعت پیشرو یا در زندان بودند و توسط مردم بیرون آورده شدند، یا در خانه‌های تیمی بوند و یا در قبرستان. موضوع تله تیٔاتر “حصار در حصار” محسن مخملباف پس از انقلاب دقیقا نقد همین ذهن‌زدگی بود.

    بگذریم، حالا حکایت این مبارزان راه آزادی و مدعیان براندازی جمهوری اسلامی هم همین است. دختر جوان زندان بوده، نفر اول مملکت عفوش کرده و آمده بیرون و دارد جلوی زندان فریاد می‌زند و شعار می‌دهد تا به قول خودش ضحاک را به زیر بکشد. به نظر من بزرگترین خیانتی که رسانه‌های آنور آبی در حق امثال این دختر کرده‌اند، باوراندن این خیال و وهم است که هرچه رادیکال‌تر باشید، نظام سریع‌تر سقوط می‌کند.

    پمپاژ مداوم این نگاه تخیلی و ذهن‌زده توسط موج قوی رسانه‌ای در کنار بزرگنمایی و پررنگ و لعاب جلوه‌دادن اقداماتشان، این چرخه را بازتولید می‌کند. جوانهای سرخورده را رادیکال می‌کنند، به زندان می‌فرستند و پس از آزادی هم به عنوان سمبل مبارزه بزرگشان می‌کنند و دامی می‌شوند برای بعدی ها.

    چریکهای پیش از انقلاب فکر می‌کردند با ترور فلان مسیٔول نظامی رژیم شاه دارند دیوار اختناق را سست می‌کنند و این بندگان خدا هم فکر میکنند با این کارهای رادیکال نمادین و انتشار فیلمش، یک گام به براندازی نزدیکتر می‌شوند.

    واقعیت این است که طیف ناراضی جامعه وجود و واقعیت دارد، اما انتخابش لزوما «رادیکالیسم و براندازی» نیست.  در این سال‌ها مبارزان ذهن‌زده، لشگر شکست‌خورده‌ای بوده‌اند که نسبتی با واقعیات جامعه نداشتند و مسیرشان مقصدی جز زندان یا مهاجرت اجباری به خارج پیشِ رویشان نگذاشته است.

    نظرات بینندگان
    نظرات شما