به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از جهان؛چند ماه پیش و حدود یک ماه قبل از آغاز ناآرامیها در کشور بود که فرح پهلوی همسر شاه مخلوع ایران در اظهارنظری خنده دار گفت که «مردم ایران خواهان بازگشت پادشاهی پهلوی هستند و او نیز «آماده بازگشت» به ایران است.»
پس از آن هم همین شخص و پسرش رضا پهلوی ولیعهد خودخوانده ایران از فرصت اغتشاشات در کشور به نفع خود استفاده کرده، و حرفهای شبیه این را تکرار کردند.
مفهوم «توهم اکثریت» حاصل از شبکه های اجتماعی را در مصاحبه فرح با نشریه ایتالیایی «لیبرو کوتیدیانو» در جمله (ایرانیان دنبال بازگشت پادشاهی هستند و من، آمادهام که به میهن بازگردم) میبینید.
جدای از واکنشهای متفاوتی که به این نوع اظهارات شده است، در میان تورق کتاب خاطرات اسدالله علم یکی از نزدیکترین چهرهها به محمدرضا پهلوی در زمان حکومتش، خاطرهای به چشم میخورد که باز نشر آن در اینجا خالی از لطف نیست، این خاطره مربوط به تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۵۱ هجری شمسی میباشد.
شاه گفت اگر باید سفر سوئیس را لغو کند مُصر است که دعوت انگلستان را بپذیرد و بهتر است مقدمات آن را ترتیب بدهم...
شام در کاخ والاحضرت اشرف. نخست وزیر هم در میان میهمانان بود، این بود که نتوانستم با شاه در مورد مسائل مهم صحبت کنم... به اطلاع او رساندهاند که توالتهای استادیوم بزرگ ورزشی تهران را دزدیدهاند، و میخواست بداند دلیل این همه سخافت چیست. نخست وزیر گناه را به گردن بی فرهنگی عمومی گذاشت. پذیرفتم که ممکن است چنین نباشد. ولی گفتم «اما در عین حال به نظر من بسیاری از مردم از این واقعیت بی اطلاعند که مکانهایی مثل استادیوم ورزشی ملک عمومی است و به همه تعلق دارد و اگر کسی از آن بدزد، از خودش دزدیده است.»
شاه گفت «پذیرفتن این نکته برایم مشکل تر است.» پرسیدم «چرا؟ کافی است به دور و برمان در این مملکت نگاه کنیم و ببینیم که ما طبقه حاکمه، چنان رفتار میکنیم که گویی قوم فاتحی هستیم که بر کشور مغلوبی حکومت میکنیم، و طبیعی است که مردم از این متنفر باشند.»
والاحضرت اشرف با من هم عقیده بود. شاه حرفهای ما را در سکوت شنید. وقتی که نخست وزیر حرف ما را قطع کرد، موضوع صحبت عوض شد.