یادم نیست چند ساله بودم ولی یک جایی خواندم که مادر پزشک نیست ولی دست هایش کاری می کند که هزاران قرص و دوا نمی کند، از آن روز بیشتر به دست های مامان جون دقت کردم، همین دست های کمی لرزان که انصافا کار هزاران پزشک را می کند.این تصاویر روایت زندگی یک مادربزرگ است که ما نوه ها صدایش می کنیم مامان جون، یک زندگی واقعی ، دور از تمام هیاهوی عجیب و غریب خارج از چهارچوب ،با نمادهای قدیمی و با ویژگی های سنتی ،خانه مامان جون ما مثل تمام مادرهایی است که دست هایشان شفا و کلامشان دواست و چقدر این سادگی و زلال بودن را در این روزها کم داریم.