به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از آنا، انقلاب فرانسه در اروپا، انقلاب بلشویکی در روسیه تزاری، بمباران اتمی ژاپن، انقلاب اسلامی ایران، پیدایش داعش، ترور فرمانده نیروی قدس سپاه و بسیاری دیگر رخدادها که در حافظه تاریخ ثبت شده‌اند از آن جهت به‌عنوان نقاط عطف در تاریخ یک کشور، منطقه و حتی جهان نام گرفته‌اند که توانسته‌اند تحولات چشمگیر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ایدئولوژیک و امنیتی را با خود به همراه داشته باشند. به نظر می‌رسد تا چند روز دیگر که قرار است سید ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور ایران در رأس هیئتی بلندپایه به روسیه سفر کند جهان شاهد یکی دیگر از نقاط عطف تاریخ خود خواهد بود.
این کم‌سابقه یا حتی بی‌سابقه بودن ویژگی‌های یک رخداد است که آن را از دیگر وقایع متمایز می‌کند. ویژگی‌های هر رخدادی نیز وقتی کم‌سابقه یا بی‌سابقه می‌شوند که همه اجزاء پازل تشکیل‌دهنده آن رخداد در زمان درست، در مکان درست قرار گرفته باشند.
نظم نوین جهانی ثمره حضور ایران در ائتلاف‌های بزرگ ضد غربی
اگر ایران را به‌عنوان تکه‌ای از پازل تشکیل‌دهنده تاریخ معاصر جهان رصد کنیم، می‌بینم که همین تکه از پازل پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر اساس سیاست نه شرقی نه غربی به‌گونه‌ای چکش‌کاری شده است که هم‌اکنون می‌تواند تکه نهایی ایجاد نظم نوین جهانی را کلید بزند. سر خم نکردن در مقابل قلدرهای جهانی و منطقه‌ای به‌ویژه ایالات‌متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی کار ساده‌ای نیست. هیچ کشوری را در طول چهار دهه گذشته نمی‌توان یافت که به‌اندازه جمهوری اسلامی ایران در مقابل زیاده‌خواهی‌ها و یک‌جانبه‌گرایی‌های واشنگتن و هم‌پیمانان جهانی و منطقه‌ای آن مقاومت کرده باشد. همین مقاومت میدانی و عملی ایران باعث پیدایش اندیشه جهانی مقاومت شد. می‌بینیم که ایران به‌عنوان قطعه بسیار مهم پازل جدید نظم نوین جهانی دارای اندیشه‌ای جهانی نیز است یعنی اینکه برای حل‌وفصل مناقشات لاینحل انسان معاصر حرف برای زدن دارد. این از بابت اندیشه جهانی که موضوعی کلان است.
تهران و مسکو، دو نیمه مهم قطعه نهایی پازل نظم نوین جهانی، یک‌شبه باهم همراه و همسو نشده‌اند
از منظر موضوعات ملموس‌تر، پیروزی در جنگ تحمیلی علیه بعثی‌ها تحت حمایت کامل غرب، کاهش چشمگیر وابستگی به درآمد فروش نفت خام، نزدیک کردن شاکله اقتصاد کشور به اقتصادی مقاومتی، پیشرفت‌های هسته‌ای، توان بالای مذاکره در سطوح بین‌المللی، دستاوردهای علمی، آمورش نیروی انسانی متخصص و پیشرو، و دیگر داشته‌های این کشور را که در کنار برخورداری از اندیشه جهانی قرار دهیم بیش از پیش به جایگاه رفیع ایران در تاریخ‌ساز بودنش پی خواهیم برد.
تا چند روز دیگر رئیس‌جمهور چنین کشوری به دیدار همتای روس خود در مسکو خواهد رفت تا آن نقطه عطف تاریخی رقم بخورد. نباید فراموش کرد که نیمه دوم تکه نهایی پازل ایجاد نقطه عطف تاریخی مورد بحث، روسیه است.
روسیه پهناورترین کشور جهان و ابرقدرت نظامی که مصمم است از بابت اقتصادی هم پنجه در پنجه رقبای غربی بیندازد حتی بیش از ایران منتظر چنین روزی بوده است. این روسیه نه آن روسیه تزاری است و نه اتحاد جماهیر شوروی سابق بلکه با برخورداری از تفکری جدید قصد دارد با رعایت تمامی استانداردهای روابط بین‌الملل توان خود را با یکی از تأثیرگذارترین کشورهای منطقه و جهان یعنی ایران گره بزند تا نه مثل تزارها از مردمش دور شود و نه مثل بلشویک‌ها خیال‌پرداز.
گفتنی است که تهران و مسکو، این دو نیمه مهم قطعه نهایی پازل نظم نوین جهان، یک‌شبه باهم همراه و همسو نشده‌اند.
نه اینکه همکاری ایران با همسایه شمالی خود در دوره شوروی وجود نداشته باشد، خیر این‌طور نیست ولی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی همکاری و همسویی تهران و مسکو شکل تازه‌ای به خود گرفت.
با تایید این موضوع که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ منطقه غرب آسیا به مرکز تحولات پیچیده تبدیل شد به ادامه بحث می‌پردازیم.
ایران با موضع‌گیری حکیمانه‌ای که در قبال جمهوری‌های تازه استقلال‌یافته از شوروی سابق از خود بروز داد به مسکو فهماند که هم‌اکنون در مرزهای جنوبی‌اش کشوری وجود دارد که در گیرودار سیاه نمایی‌ها و انتقامجوئی‌های تاریخی نیست و با اندیشه‌ای جهانی درصدد نجات نسل‌های آینده جامعه بشری است.
به عنوان نمونه همسویی راهبردی ایران و روسیه می‌توان به همکاری دو کشور در بحران سوریه اشاره کرد. در سال ۲۰۱۵ که منطقه براثر توطئه ابرقدرت‌های غربی و حکام تل‌آویو درگیر مبارزه با گروه‌های تروریستی ازجمله القاعده و داعش بود، این سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده سابق نیروی قدس سپاه بود که زمینه ورود نیروی هوایی روسیه به مبارزه علیه تروریسم را در سوریه فراهم کرد. نیروهای مشاوره‌ای و میدانی ایران و مقاومت منطقه توانستند همکاری بسیار خوبی با نظامیان روسیه داشته باشند. ائتلاف متشکل از محور مقاومت و روسیه درنهایت باعث شکست تروریست‌ها شد.
چین و روسیه متوجه توان مدیریت بحران ایران شده‌اند و قصد دارند که ایران را به‌عنوان شریکی استراتژیک در کنار خود داشته باشند
روسیه در بحران‌های عراق و یمن و حتی غزه هم تا حد بسیار زیادی با ایران همسو بود. آن‌هایی که با ساختار سیاسی روسیه آشنا هستند می‌دانند که امکان ندارد سیاستمداران مسکو به این شکل در رخدادهای متفاوت با کشوری همسو شده باشند.
در موضوع مناقشه هسته‌ای ایران با غرب هم مسکو تا آنجایی که در توانش بود در جبهه ایران قرار داشت چه از بابت اینکه با ایران همکاری کرد تا نیروگاه بوشهر را راه‌اندازی کند و چه از بابت اتخاذ مواضع مشترک با چین در حمایت از ایران در روند طولانی ۱۸ ساله مذاکرات با غربی‌ها.
عصبانیت غرب از امضاء سند همکاری ۲۰ ساله بین ایران و روسیه
این موضوع را نباید فراموش کرد که ایران نیز در توطئه غربی‌ها در اوکراین برای گسترش ناتو به شرق همراه و همگام مسکو علیه غرب قدم برداشت. در موضوع اوستیا و شبه‌جزیره کریمه نیز اوضاع به همین منوال بود. در موضوع تحریم‌های متعدد و سنگین غرب علیه روسیه هم ایران هر آنچه در توان داشت انجام داد تا روسیه به‌زانو درنیاید.
می‌توان گفت که در این برهه از زمان فهم متقابل ایران و روسیه به حدی رسیده است که این دودیگر نمی‌توانند بدون پیوند راهبردی درازمدت به سرعت به اهداف بلندمدت خود جامعه عمل بپوشانند. این نگاه، مقامات مسکو و تهران را بر تدوین سند همکاری ۲۰ ساله ترغیب کرد. این همان سندی است که نتیجه همکاری چهار دهه‌ای بین دو کشور قدرتمند ضد امپریالیسم است. این همان سندی است که در کنار سند همکاری ۲۵ ساله بین ایران و چین وزن شرق در مقابل غرب را برای دهه‌ها و شاید برای همیشه افزون خواهد کرد.
چین و روسیه متوجه توان مدیریت بحران ایران شده‌اند و قصد دارند که ایران را به‌عنوان شریکی استراتژیک در کنار خود داشته باشند. مثلث ایران، چین و روسیه لرزه بر تن هر ابرقدرت غربی خواهد انداخت. در همین دور هفتم و هشتم مذاکرات وین هم، فکر ائتلاف تهران، مسکو و پکن به کابوسی برای غرب تبدیل شده است.
این همان نقطه عطف تاریخ در جهان معاصر است. نظم نوینی بر جهان مستولی خواهد شد که معیارهایش دیگر بر اساس برتری سرمایه بر انسان نخواهند بود.
شکی نیست که غرب هراسان از ائتلاف روسیه و تهران درست مثل همان زمانی که صحبت از امضاء سند همکاری ۲۵ ساله با چین بود دست به هیاهوی رسانه‌ای خواهد زد تا فقط به هم‌پیمانان خود در منطقه دلگرمی بدهد وگرنه اردوگاه غرب مدت‌هاست که می‌داند در مسیر افول قرار گرفته است.
