جمعه 10 فروردين 1403 - Fri 29 Mar 2024
  • جمهوری اسلامی ایران در حمایت از فلسطین و غزه تردید نخواهد کرد/ اقدامات تبلیغاتی مقاومت فلسطین جلوتر از دشمن صهیونیستی بوده است+عکس

  • دیدار شاعران و اساتید ادبیات فارسی با رهبر انقلاب + فیلم

  • نگاهی اجمالی به سریال «اوکازیون»؛ یک کمدی دهه هفتادی

  • فراخوان مشمولان متولد سال ۱۳۸۵ برای تعیین تکلیف وضعیت خدمت سربازی

  • لزوم استمرار ساماندهی اموال تملیکی و توقیفی

  • آیا غرب، امتیاز برند تجاری داعش را خریده است؟

  • عرضه یک میلیارد دلار پوشاک توسط یک پلتفرم ترکیه‌ای در ایران

  • افکار عمومی عربستان سعودی در رابطه با عادی سازی روابط با اسرائیل چگونه است؟

  • گزارش هولناک از جنایات اشغالگران در بیمارستان الشفاء غزه

  • رونمایی از تجهیزات و تسلیحات هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران

  • زمان آغاز مرحله سوم طرح فجرانه کالابرگ الکترونیک

  • فوری/بمب نقل و انتقلات پرسپولایس در سال جدید

  • فوری/بازگشت مجدد فرهادمجیدی به فوتبال ایران

  • جزئیات از حادثه توریستی شهر کروکوس مسکو /اعلام تعداد مجروحان و کشته شدگان این حادثه + فیلم و عکس

  • واشنگتن-تل‌آویو در موضع اتهام؛ رفتار روسیه تهاجمی تر می شود ؟

  • سناتورهای آمریکایی خواستار محافظت از منافقین شدند

  • پلمب مراکز اقامتی و بین راهی در طرح سلامت نوروزی

  • زائران کربلا زیر باران بهاری دست به دعا شدند

  • قالیباف حمله تروریستی در روسیه را محکوم کرد

  • خطر پول‌پاشی در کمین توقف تورم

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 264965
    تاریخ انتشار: 12/مهر/1400 - 12:57

    تخلیه خرمشهر پس از اشغال و آوارگی جنگ‌زدگان

    اشغال خرمشهر یکی از تلخ‌ ترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران است که شاید با عملکرد بهتر دولت قابل پیشگیری بود. این اتفاق در آبان سال 59 رخ داد اما نیروهای ایران در خرداد سال ۱۳۶۱ با عملیات بیت المقدس توانستند خرمشهر را پس بگیرند.

     تخلیه خرمشهر پس از اشغال و آوارگی جنگ‌زدگان

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»تصویر ثبت شده در آبانماه سال ۱۳۵۹ که خرمشهر توسط ارتش عراق اشغال شد و شهر به سرعت تخلیه شد تا به دست رژیم بعث اسیر نشوند.

    گوینده رادیو ملی نفت آبادان در نهم آبان ۱۳۵۹ این پیام را قرائت کرد: «برادر و خواهر مسلمان آبادانی، شهر شما در معرض خطر سقوط جدی قرار گرفته. با تمام قوا آماده باشید.»

    خرمشهر در روز‌های نخست آبان ماه سال ۱۳۵۹ در حال سقوط بود و تمام ایران نگران و غمگین. نخستین تحرکات عراق در خرمشهر از دو سال پیش آغاز شده بود. فرماندار خرمشهر در سال ۱۳۵۸ اوضاع شهر را برای مرکز چنین گزارش می‌کند: «کنسول عراق در خرمشهر با بعضی از عناصر مشکوک محلی رابطه دارد. این مسلم شده که کنسول عراق در خرمشهر یکی از فعالان دستگاه جاسوسی است و در خرابکاری دست دارد. اخیراً نامبرده سفارش کرده است در نقاط مختلف خرمشهر، برای وی خانه اجاره کنند و اکنون خانه‌ها مهیاست. علاوه‌ بر این گفته می‌شود که کارمندان حساس کنسولگری عراق از ۴ نفر به ۱۴ نفر که همه یا اغلب آن‌ها افسر می‌باشند، افزایش یافته است. مدرسه عراقی‌ها در خرمشهر نیز کانون جاسوسی است.»

    گروه‌های جدایی‌طلب که مستقیما از عراق حمایت می‌شدند بار‌ها در بازار و مکان‌های عمومی بمب‌گذاری کرده بودند و در سال ۱۳۵۸ شهر را به تصرف خود درآوردند. این حادثه که کار گروهک جبهه خلق عرب بود با دخالت تکاوران ارتش نیروی دریایی خنثی شد و اعضای سپاه پاسداران خرمشهر به فرماندهی محمد جهان‌آرا که توسط گروهک خلق عرب زندانی شده بودند، آزاد شدند.

    در همان روز‌ها کنسولگری عراق در خرمشهر نیز مورد حمله قرار گرفت و اسنادی مبنی بر حمایت عراق از گروه‌های تجزیه‌طلب به دست آمد. دولت مرکزی سریعا واکنش نشان داد اما صدام حسین اعلام کرد چنین اقدامی در تلافی حمایت ایران از کرد‌های جدایی‌طلب عراق صورت می‌گیرد.

    به گفته ناخدا یکم هوشنگ صمدی فرمانده وقت گردان یکم تکاوران دریایی ارتش، با رصد مانور نیروی نظامی عراق در شمال خلیج فارس، نیروی دریایی به حالت آماده‌باش درآمده بود، ولی با وجود گزارش‌هایی که برای تهران ارسال می‌شد، شورای انقلاب و دولت موقت در این خصوص فعالیتی نمی‌کردند.

    ناخدا صمدی می‌گوید حدود ۹۰ تکاور در خرمشهر بودند و از تابستان سال ۱۳۵۹ دیگر برای ارتشی‌های مستقر در خرمشهر واضح بود که عراق قصد حمله به ایران را دارد اما مسئولان در فضای انقلابی چنین احتمالی را رد می‌کردند.

    عباس امیرانتظام در خاطرات خود می‌نویسد «سازمان‌های اطلاعاتی ایالات متحده دوباره برای ما پیغام فرستادند که عراق قصد حمله به ایران را دارد و او را از تحرکات مرزی آگاه کردند اما مهندس بازرگان و دکتر یزدی موضوع را پیگیری نکردند و گفتند از سطح تحرکات آگاهند.

    ابوالحسن بنی‌صدر نیز مدعی شده موضوع تحرکات مرزی عراق را با آیت‌الله خمینی درمیان گذاشته اما ایشان اقدامی نکردند‌ه‌اند. آیت‌الله منتظری در خاطرات خود می‌نویسند که «از بیم کشور‌های همسایه از صدور انقلاب آگاه بودند و در مقابل به امام پیشنهاد اعزام هیات حسن نیت به عراق و کشور‌های منطقه را داده‌اند و امام در پاسخ گفته‌اند نخیر. ما می‌خواهیم دور کشور دیوار بکشیم.»

    در واقع منظور آیت الله منتظری این بود که در سال‌های ابتدایی انقلاب امام خمینی از بیم دخالت بیگانگان مایل به ارتباط گسترده با کشور‌های دیگر نبودند و در سخنرانی‌های خود بار‌ها از مردم منطقه خواستند که از انقلاب ایران الگو بگیرند. پس از قتل آیت الله صدر به دست رژیم بعث، آیت الله خمینی خطاب به جوانان عراق اعلام کردند: «همانطور که ما محمدرضا را از کشور بیرون کردیم شما نیز این فرد [صدام حسین]را بیرون کنید.»

    صدام حسین دارای گرایش‌های شدید ضد ایرانی بود و در هر صورت قصد حمله خرابکاری در ایران را داشت. وی قرارداد الجزایر را پاره کرد و با تصور اینکه ایران اوضاع آشفته‌ای دارد، دستور حمله عراق به ایران را صادر کرد و شهریور سال ۱۳۵۹ عراق رسما به ایران حمله کرد و از سه جبهه وارد خاک ایران شد.

    لشکر ۹ زرهی عراق با تصرف شهر‌های بستان و سوسنگرد و ارتفاعات الله‌اکبر، پیشروی خود را به سمت اهواز ادامه داد. لشکر ۵ مکانیزه عراق بعد از تصرف پادگان حمید و قطع جاده خرمشهر-اهواز، در ۱۵ کیلومتری جنوب غربی اهواز استقرار یافت. از طرفی با عبور لشکر ۳ زرهی از رودخانه کرخه و قطع جاده آبادان-اهواز محاصره خرمشهر و آبادان تکمیل شد.

    صدام حسین تصور می‌کرد با حمله به ایران مورد استقبال عرب‌زبانان ایرانی قرار خواهد گرفت و با تصرف یکی از شهر‌ها دولت انقلابی فرو خواهد پاشید. اما سه لشکر زرهی که برای تصرف خرمشهر اعزام شده بودند، با مقاومت خودجوش مردمی موجه شدند. مردم با سلاح‌های سبک و هر آنچه در دست داشتند در برابر بیگانگان مقاومت کردند. با این حال مقاومت مردم عادی و تعداد اندک ارتشی‌ها در شهر نمی‌توانست مانع از ورود ارتش مجهز عراق شود. بنابرین مسئولان تصمیم به تخلیه شهر گرفتند.

    ناخدا صمدی در خاطراتش می‌نویسد: «بعد از ظهر روز سوم آبان سرهنگ حسین حسنی سعدی با بیسیم به من دستور داد خرمشهر را تخلیه کنم و به آبادان عقب بنشینم.» عین سخنان ایشان این بود: «جناب ناخدا صمدی! آماده باشید که عقب‌نشینی کنید!»

    فرمان شفاهی و از طریق بیسیم به من ابلاغ شد. هیچ فرمان کتبی در کار نبود. دو سه روزی بود ارتباط ما با آبادان قطع شده و دیگر هیچ رفت‌وآمدی از طریق پل خرمشهر به آبادان صورت نمی‌گرفت. از سرهنگ حسنی سعدی پرسیدم «با چه وسیله‌ای و چطور عقب‌نشینی کنیم؟» گفتند: «برایتان قایق می‌فرستم!» جناب سرهنگ حسنی سعدی هم به قولشان وفا کردند و ساعت حدود ۹ یا ۱۰ شب، ۱۰ فروند قایق هشت نفره برای تخلیه نیرو‌های مقاومت و مردم عادی به ساحل خرمشهر فرستادند. تخلیه از حدود ۱۱ شب شروع شد. فرایندی بسیار سخت و وقت‌گیر.

    نهایتا ارتش عراق پس از ۳۲ روز خرمشهر را اشغال کرد. حدود ۷۰۰۰ نفر از طرفین درگیر در این واقعه جان باختند و خرمشهر تا سوم خردادماه سال ۱۳۶۱ در اشغال عراق باقی ماند و پس از آن با از خودگذشتگی و دلاوری نیروهای ایرانی، خرمشهر طی عملیات بیت المقدس به ایران بازگشت.

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما