جمعه 31 فروردين 1403 - Fri 19 Apr 2024
  • صدور حکم قطعی محکومان پرونده «الماس مال»

  • پیوند دیپلماسی و میدان در عملیات تنبیهی ما بی‌نظیر بود

  • التهابات سیاسی بازیگر اصلی تغییر نرخ ارز است، نه اقتصاد

  • تحریم شدن سرمربی پرسپولیس

  • «وعده صادق» اقدامی ضروری و نماد اقتدار کشور بود+ فیلم

  • مخالفت قاطعانه رهبر حزب شاس و عضو ناظر کابینه جنگ رژیم صهیونیستی با هرگونه حمله به ایران+ عکس و فیلم

  • شهادت یک فرمانده در روز تولدش

  • وحشت صهیونیست‌ها از بازدارندگی هسته ای ایران

  • بلوف صهیونیست‌ها آژیر قرمز در اراضی اشغالی را به صدا درآورد

  • روزی که افسانه‌ شکست‌ناپذیری رژیم صهیونیستی و سامانه‌های پدافندی غرب فرو ریخت+ عکس

  • درصورت خطای اسرائیل، پاسخ فوری و پشیمان کننده حداکثری خواهیم داد

  • علت نگرانی هواداران استقلال برای استقلالی ها !

  • صهیونیست‌ها از منافقین درخواست کمک کردند!

  • فعالیت در بورس چگونه به تولید کمک می‌کند؟

  • برخورد با مصادیق غیرقانونی تبلیغات در نمایش‌خانگی

  • موشک‌های کروز وخانه عنکبوت؛اقتدار ایران فراتر از انتظار بود

  • مسعود نجابتی چهره سال هنر انقلاب شد/ تقدیم جایزه به مردم غزه

  • درگیری بین مدیران استقلال اوج گرفت!

  • خم شدن کمر اقتصاد اسرائیل زیر بار جنگ غزه

  • دستور اژه‌ای برای تحکیم آرامش و امنیت مردم

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 249971
    تاریخ انتشار: 08/تير/1400 - 14:29

    نخستین اعتصابات سراسری کارگران ایران

    از سال ۱۲۸۵ نخستین اعتصابات کارگری در ایران شکل گرفت و تا کنون نیز ادامه داشته است. رویداد۲۴ در گزارش تاریخی خود به مهمترین و موفق‌ترین نمونه اعتصابات سراسری در ایران پرداخته است.

    نخستین اعتصابات سراسری کارگران ایران

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»اعتصابات کارگری همراه در طول تاریخ وجود داشته‌اند. در سراسر تمدن‌ها زمانی که کارگران تاب و تحمل شرایط سخت کاری را نداشتند، از کار دست می‌کشیدند و فرمانروایان نیز در مقابل، اعتصاب‌کنندگان را با بی‌رحمی سرکوب می‌کردند و در اغلب موارد بازی به نفع حاکمان تمام می‌شد.

    از قرن نوزدهم و پس از انقلاب صنعتی بود که اعتصاب به عنوان یکی از اشکال مقاومت مدنی به رسمیت شناخته شد و در سراسر جهان گسترش یافت. اعتصابات کارگری پس از انقلاب صنعتی در بسیاری از موارد موفقیت‌آمیز بودند و نتایج بسیاری برای جامعه و تمدن بشری داشتند.

    اعتصاب به خودی خود حرکتی پیشرو محسوب می‌شد چرا که یکی از اشکال ایستادگی بدون خشونت در برابر قدرت است. اعتصاب‌کنندگان بدون تندروی و خونریزی و کشتار، قدرت یک رژیم سیاسی را به چالش می‌کشند و در راستای حقوق اساسی و انسانی خود می‌جنگند. اقتصاد نیز که یکی از منابع قدرت رژیم‌های سیاسی است، نقطه ضعف آن‌ها نیز محسوب می‌شود و از این منظر قدرت‌ها -بویژه قدرت‌های استبدادی- آسیب‌پذیری فراوانی دارند.

    اعتصاب زمانی رخ می‌دهد که کارگران با دست کشیدن از کار مطالبات خود را از کارفرما طلب می‌کنند. اعتصاب روند تولید و توزیع کالا و خدمات را مختل می‌کند و سود سرمایه‌داران و کارفرما‌ها را دچار وقفه می‌کند.

    اعتصاب‌ها در درجه اول برای احقاق حقوق کارکنان یک واحد اقتصادی بوجود می‌آیند و در اغلب موارد فرار از این می‌روند و تبدیل به خواستی عمومی می‌شوند. مورد اخیر با اعتصابات سراسری به دست می‌آید؛ زمانی که مشاغل، طبقات، اقشار و گروه‌های مختلف اعتصابی سراسری را سامان می‌دهند و اهداف آن را به سطح کلان و برای یک تغییر ریشه‌ای سیاسی ارتقا می‌دهند.

    کارفرمایان و حکومت‌ها معمولا در مواجهه با اعتصابات سعی می‌کنند با ضد مردمی جلوه دادن آن‌ها و تحریک پلیس و اشرار برای مقابله با اعتصاب کنندگان آن‌ها را سرکوب کنند. همچنین تهدید به اخراج و برخورد «قانونی» با اعتصاب کنندگان یکی از حربه‌های شکستن اعتصاب است. به همین دلیل مبارزان و کنشگران انقلابی سازوکار‌هایی برای سازماندهی اعتصابات معین کرده‌اند تا برای موفقیت آن‌ها استفاده شود.

    برای شکل‌گیری اعتصاب باید کمیته اعتصاب شکل بگیرد. این موضوع نخستین بار در جریان مبارزات کارگری انگلستان رخ داد؛ زمانی که طبقه‌ای به نام «طبقه کارگری» تکوین پیدا می‌کرد، تشکل‌های مربوط به آن نیز شکل می‌گرفتند؛ چنانچه در همان اعتصابات کمیته اعتصاب، ساماندهی و برنامه‌ریزی اعتصاب را انجام می‌داد و وظیفه نظرخواهی و تشکیل جلسات گروهی کارگران را بر عهده گرفته بود. در انگلستان البته برای نخستین بار این کمیته وظیفه اطلاع‌رسانی و ارتباط‌گیری با فضای عمومی به منظور جلب حمایت عمومی را بر عهده گرفته بود.

    وقتی طبقه کارگر نخستین بار در اروپا شکل می‌گرفت، اعتصابات کارگری نیز دقیق‌تر می‌شدند؛ چنانچه در آن برهه یک صندوق عمومی به منظور حمایت مالی از کارگران تهیه شده بود، زیرا آنها دریافته بودند که ممکن است اعتصابات ماه‌ها ادامه پیدا کند و کارگرانی که زندگی روزمره و نیاز‌های اولیه‌شان در گرو حقوق ماهیانه است و همچنین کارگران روزمزد، فشار مالی زیادی را تحمل کنند و اعتصاب خود را بشکنند.

    نخستین اعتصابات سراسری کارگران ایران

    در ایران نیز با شکل‌گیری طبقه کارگری و حضور احزاب سوسیالیست، اعتصابات کارگری نیز شکل گرفت. نخستین اعتصابات در تاریخ معاصر ایران در دوران مشروطیت اتفاق افتاد که نخستین آن اعتصاب کارگران ایرانی در قفقاز بود که در مرداد ۱۲۸۵ رخ داد.

    کمیته بلشویک‌های باکو سازمانی به نام «گومت» در آذربایجان تشکیل داده بود و به کارگران ایرانی و آذربایجانی شیوه‌های مبارزه کارگری را آموزش می‌داد. این نخستین اعتصاب هم متاثر از «گومت» شکل گرفت و ۱۶ روز به طول انجامید. کارگران به دلیل عدم برنامه‌ریزی درست در این اعتصاب شکست خوردند و حدود ۲۵۰۰ کارگر ایرانی با زور و اجبار به ایران بازگردانده شدند و خانه‌هایشان نیز توسط دولت تصاحب شد.

    اعتصاب کارگران چرم سازی تبریز در دوره قاجار

    اعتصاب بعدی در تبریز انجام شد. تبریز یکی از مراکز مشروطه بود و حزب اجتماعیون عامیون [سوسیال دموکرات‌] در آبان ۱۲۷۸ اعتصابی را در کارخانه چرم سازی تبریز به راه انداخت. چرم سازی از معدود صنایع صادراتی ایران بود و آسیب به این صنعت بسیار زیان‌بخش بود. این اعتصاب با رهبری اجتماعیون عامیون به موفقیت رسید چرا که در آن ۲ صندوق‌های کارگری تشکیل شدند و کمیسیونی برای مذاکره با کارفرمایان تشکیل دادند. اعتصاب سه روز به طول انجامید و کارفرمایان با افزایش حقوق کارگران نهایتا موافقت کردند.

    اعتصاب تلگراف‌خانه بندر انزلی

    حزب اجتماعیون عامیون اعتصاب دیگری را در آبان ۱۲۸۵ در تلگراف‌خانه انزلی ترتیب داد که آن هم نسبتا موفقیت‌آمیز بود. شیلات شمال متعلق به سرمایه دار روسی، لیانازوف، بود و حدود ۴ هزار کارگر داشت. ماهیگیران و کارگران با بست‌نشینی در تلگرافخانه اعلام کردند از این به بعد هر آنچه صید کردند برای خود نگاه خواهند داشت و شکایت‌نامه‌ای علیه لیانازوف به مجلس شورای ملی ارسال کردند.

    قوای مرکزی برای شکستن این اعتصاب لشکری را از مرکز به انزلی اعزام کردند که در زد و خورد بین آن‌ها و اعتصابیون یک ماهیگیر کشته شد و در نتیجه مردم رشت کالا‌های روسی را تحریم کردند.

    با روی کار آمدن رضاشاه از طرفی کارخانه‌ها و واحد‌های تولیدی افزایش یافتند و پتانسیل جنبش کارگری برای اعتصاب و تشکل‌یابی بیشتر شد و از طرف دیگر سرکوب شدید امکان ایجاد اعتصاب را بسیار دشوار می‌کرد.

    اعتصاب کارکنان پالایشگاه نفت در دوره رضا شاه پهلوی

    از معدود اعتصاباتی که در دوره رضاشاه اتفاق افتاد مربوط به اردیبهشت سال ۱۳۰۸ می‌شد که در آن کارکنان پالایشگاه نفت آبادان دست به اعتصاب زدند. حدود ۹ هزار کارگر در این اعتصاب شرکت کردند و رضاشاه این اعتصاب را به شدت سرکوب کرد. پنج هزار کارگر اخراج شدند ۲۰۰ نفر را روانه زندان کردند. ۱۵۰ کارگر نیز بر اثر ضرب و شتم ماموران زخمی شدند. دستگیرشدگانی، چون یوسف افتخاری و علی امید تا سقوط رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ در زندان ماندند، یعنی چیزی حدود ۱۲ سال زندان به خاطر اعتصابات کارگری.

    اعتصاب کارگران تصفیه‌خانه آبادان

    اعتصاب دیگری که در همان ایام و مستقلا رخ داد، اعتصاب کارگران تصفیه‌خانه آبادان بود. در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۰۸ خورشیدی کارگران تصفیه‌خانه آبادان که عده آن‌ها ۱۴ هزار تَن بود، اعتصاب کردند. این افراد در برابر تصفیه خانه متمرکز شدند و تقاضا کردند که تمام محبوسان که به اتهام تشکیل اتحادیه و به جرم مبارزه با ورود «سر جان کدمن» مدیر کل کمپانی نفت و مخالفت با گفتگو در خصوص تمدید مدت قرارداد دارسی توقیف شده‌اند، آزاد شوند و به کارگران به قدری حقوق بدهند که حداقل معیشت آن‌ها را تامین کند. کارگران سالی یک ماه مرخصی با حقوق داشته باشند. تمام جرایم نقدی ملغی شود. برای عموم کارگران متاهل و مجرد خانه تهیه شود. آب آشامیدنی تصفیه شده در دسترس عموم کارگران بگذارند. اخراج بدون علت کارگران که به میل انگلیسی‌ها انجام می‌شود، متوقف شود. موضوع اخراج ابد از کار و لیست سیاه از میان برود و کارگران بلاتکلیف به کار گمارده شوند. وضع بیمارستان شرکت اصلاح شود و کارگران به حساب شرکت معالجه شوند. کتک زدن، تعدی و بی‌احترامی به کارگران را ملغی کنند. آزادی و شخصیت حقوقی اتحادیه کارگران به رسمیت شناخته شود. به معلولان که بدون پرداخت دیناری از کار برکنار شده اند، نسبت به سنوات خدمت و میزان صدمه یی که دیده اند، مبلغی به عنوان خسارت پرداخت کنند. در فصل تابستان ساعات کار از هشت ساعت به هفت ساعت تقلیل یابد. این اعتصاب نیز سرکوب شد تا درس عبرتی برای دیگر کارگران باشد.

    اما سرکوب شدید اعتصابات و حکومت پلیسی رضاشاه باعث شد، جز چند اعتصاب محدود در راه آهن و کارخانه کبریت‌سازی تبریز، اعتصاب دیگری رخ ندهد. از طرف دیگر اعتصابات این دوره به دلیل ضعف ارتباطات امکان سراسری شدن را نداشتند و به مناطق و واحد‌های تولیدی خاص خود محدود می‌ماندند.

    اعتصاب کارگران نفت بزرگترین اعتصاب تاریخ ایران

    با سقوط حکومت رضاشاه به دست متفقین فضای بسته سیاسی و اجتماعی تا حد قابل توجهی باز شد و این امر همزمان بود با اوج‌گیری فعالیت‌های حزب توده در دهه سی. در سال ۱۳۲۱ اعتصاب کارگران ساختمان آغاز شد و در سال ۱۳۲۳ کارگران شهرداری تهران اعتصاب کردند. اما بزرگترین و موفق‌ترین اعتصاب پس از سقوط رضاشاه در تیر ماه سال ۱۳۲۵ و در صنعت نفت شکل گرفت.

    کارگران ایرانی شرکت نفت (پالایشگاه آبادان) که اصولا جوانان بومی آبادان و غیربومی بودند نسبت به تبعیض‌هایی که انگلیسی‌ها بین آن‌ها و کارگران خارجی (انگلیسی، هندی و...) قائل می‌شدند، اعتراض داشتند.

    مهم‌ترین اعتراض کارگران ایرانی شرکت نفت به تفاوت بسیار زیاد حقوق و مزایایی بود که کارگران خارجی نسبت به آن‌ها دریافت می‌کردند؛ نکاتی که باعث شد در سال ۱۳۲۵ اعتصاب بزرگ کارگران پالایشگاه آبادان البته با حمایت حزب توده شکل بگیرد.

    اعتصاب کارگران پالایشگاه آبادان بعد از چند روز باعث شد مسئولان این شرکت به‌دلیل متوقف شدن کار با آن‌ها وارد مذاکره شوند و قول‌هایی برای بهبود شرایط زندگیشان به آن‌ها بدهند. بعد از این اعتصاب شرکت نفت طرح‌های متعدد برای خانه‌سازی و اسکان کارگران در محله‌های «بریم میانه» و «سه گوش بریم» را در دستور کار قرار دادند.

    اعتصاب کارگران بندر شاهپور

    دیگر اعتصاب موفق دوران پهلوی دوم اعتصاب کارگران بندر شاهپور بود که در سال ۱۳۳۷ صورت گرفت و طی آن کارگران کارفرما‌ها را وادار کردند بیست ریال بر حقوق آن‌ها بیفزایند. اعتصاب آن‌ها به قدری موفقیت‌آمیز و یکپارچه بود که کشتی‌ها برای مدتی نتوانستند بار خود را تخلیه کنند.

    اعتصاب تاکسیرانان تهران

    در سال ۱۳۴۳ نیز ۱۶ هزار راننده تاکسی در تهران اعتصاب کردند. این امر در واکنش به تصمیم دولت مبنی بر افزایش قیمت سوخت صورت می‌گرفت. مردم می‌دانستند که افزایش قیمت بنزین افزایش تمام کالا‌ها را در پی خواهد داشت بنابراین تصمیم گرفتند با اعتصابیون همراهی کنند. اما بستن خیابان‌ها و اعتصاب ماشین‌ها به خاطر افزایش قیمت بنزین در آن دوره به خشونت نینجامید و محمدرضاشاه پهلوی در دی ماه همان سال دستور داد مبلغ افزوده شده بر قیمت سوخت با بازنگری به کمترین میزان خود بازگردد.

    در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ شمار کارخانه‌هایی که بیش از صد کارگر داشتند از حدود ۲۰۰ واحد به ۷۷۰ واحد رسید دولت نیز نظام رفاهی گسترده‌ای ایجاد کرد که بهداشت و تغذیه و بیمه کارگران را شامل می‌شد و آن‌ها را در سهام کارخانه شریک می‌کرد. این سیاست‌های رفاهی بسیار اثربخش بودند به صورتی که تا سال ۱۳۵۱ به صورت متوسط سالی سه اعتصاب برپا می‌شد و از سال ۱۳۵۲ که بحران اقتصادی بالا گرفت و سیاست‌های رفاهی کاهش پیدا کردند شمار اعتصاب‌ها به متوسط سالی ۲۲ عدد و در ۲ سال منتهی به انقلاب به متوسط سالیانه ۳۵ عدد رسید. یازده برابر شدن اعتصابات کارگری پس از کاهش سیاست‌های رفاهی بسیار معنادار بود و نهایتا همین اعتصابات بودند که چرخه اقتصادی رژیم پهلوی را فلج کرده و تهمیدی برای فروپاشی آن شدند.

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما