درگیری های ایجاد شده در قفقاز بدون شک یکی از مهم ترین مسائل امنیت ملی منطقه در سالهای اخیر بوده است. در این تحلیل کوتاه به برخی از نگرانیهای ایران و روسیه در این باره خواهیم پرداخت.
جمهوری اسلامی ایران بر این باور است که هزاران تن از نیروهای تکفیری حاضر در سوریه برای جنگ قره باغ آورده شدهاند و ایران آنها را تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی خود می بیند. از سوی دیگر تجارت تسلیحاتی جمهوری آذربایجان با اسرائیل و خریداری تسلیحات مدرن راداری به یکی از دغدغه های اصلی امنیتی ایران تبدیل شده است. در نگاه اولیه, نگرانی امنیتی جمهوری اسلامی ایران در دو مورد فوق الذکر یعنی حضور نیروهای مخالف سوری و همکاریهای نظامی جمهوری آذربایجان با اسرائیل خلاصه می شود اما نگارنده بر این باور است که نگرانی اصلی امنیتی ایران مورد دیگری و فراتر از دو مورد ذکر شده می باشد.
اگرچه که حضور نیروهای سوری در جنگ قره باغ به یکی از منابع اصلی رسانههای ایرانی تبدیل شده است و نگرانی ایران نیز تا حدودی قابل درک است اما باید در نظر داشت که این گروه ها به دلیل تعداد و پشتوانه لجستیک نمیتوانند تهدیدی جدی برای امنیت ملی ایران باشند، چرا که رصد تحولات سوریه نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران با کمک روسیه توانست صدها هزار نفر از این گروه ها را در خاک و عمق استراتژیک خود یعنی در مناطق مختلف سوریه مهار کرده و موقعیت آقای بشار اسد را به عنوان متحد خود در دمشق حفظ کند، با این تفسیر نمیتوان رقم نسبت ناچیز حضور نیروهای سوری در جنگ قفقاز را تهدید عمده امنیتی و حیاتی برای ایران ذکر کرد چرا که این نیروها در صورت حضور نیز خارج از عمق استراتژیک و لجستیک خود می باشند.
از سوی دیگر جمهوری آذربایجان صرفاً خریدار تسلیحات نظامی اسرائیل نبوده و اسرائیل هیچ گونه حضور میدانی در تحولات قره باغ ندارد. حجم و نحوه به کارگیری تسلیحات خریداری شده در جنگ قربان نشان می دهد که جمهوری آذربایجان بیشتر از سلاح های خریداری شده از روسیه و ترکیه برای پیشبرد اهداف خود بهره گرفته است تا اسرائیل.
اما آنچه که نگرانی اصلی جمهوری اسلامی ایران را تشکیل داده است حضور ترکیه در قفقاز و بازسازی هویت ترکی در این منطقه می باشد. رسانه های جمهوری آذربایجان و ترکیه در یک عمل کاملا هماهنگ شده کوچکترین تاکیدی بر کلمه «آذری و هویت شیعی» در قفقاز ندارند و آنچه که پایه اتحاد دو کشور را تشکیل داده است هویت ترک گرایانه ۲ جمهوری می باشد که در صورت ادغام فرهنگی و نظامی پتانسیل تبدیل به یک بلوک نسبتا بزرگ 95 میلیونی را دارد. در این راستا عدم پافشاری ترکیه و آذربایجان بر مبانی دینی جنگ تا کنون توانسته است از شکلگیری اتحاد مسیحی نیز جلوگیری کند.
با توجه به اینکه دو کشور ایران و فدراسیون روسیه دارای تعداد نسبتا بالایی از ترک تباران در در داخل مرزهای خود می باشند،و همچنین این امر که ترکتباران یاد شده در در همسایگی مستقیم ائتلاف جمهوری آذربایجان و ترکیه قرار دارند نگرانی روسیه و ایران از شکل گیری گرایش های ترک گرایانه در منطقه قابل درک است, همچنین تسریع در همکاریهای امنیتی بین دو کشور قابل پیش بینی می باشد.
تاکنون دو موج ترک گرایی در منطقه قفقاز و آسیای میانه ناکام مانده است،یکبار با به قتل رسیدن انور پاشاه در کوههای آسیای مرکزی و ناکام ماندن تلاشهای عثمانی برای یکپارچه سازی هویت ترکی آناتولی با قفقاز و آسیای میانه و بار دوم با مرگ (مشکوک) تورگوت اوزال رئیس جمهور ترکیه با ناکام ماندن طرحهای ترکیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و به تبع آن جنگ قفقاز. حال باید دید که موج سوم ترک گرایی تا چه اندازه موفق خواهد بود،امری که با تحولات جنگ قره باغ قویا در هم آمیخته است.
منبع : حامیان ولایت