شنبه 29 ارديبهشت 1403 - Sat 18 May 2024
  • خیام نیشابوری، در پرده اسرار کسی را ره نیست+عکس

  • رئیسی: میانکاله یک تهدید نیست بلکه فرصت است

  • شبکه شیطان‌پرستی در تهران متلاشی شد

  • وضعیت اجاره مسکن نیازمند حمایت مسئولان است/ مقاومت ضربه‌های بسیار جدی به رژیم صهیونیستی وارد کرده است

  • ضرر مالی دوباره پرسپولیس در صورت قهرمانی!

  • ماجرای حفظ جزیره مجنون با ملائکه و امدادهای غیبی

  • طلافروشان تعیین تکلیف شدند+ سند

  • بمباران جنون آمیز جبالیا+ فیلم

  • رقابت ۴ منتخب برای تصدی نائب رئیسی مجلس

  • عمق فاجعه و خیانت در دهه ۹۰

  • رویافروشیِ اپوزیسیون، فاصله‌ی این ۲ تا اسکرین‌شاته:

  • با یه کلیپ از راه دور گول نخورید!

  • از نارضایتی مردم بابت قیمت برخی کتاب‌ها تا تنبیه ناشران و کتابفروشانی که با تاخیر موسولات خود را فرستادند

  • کمین‌های مرگبار در شمال نوار غزه و افزایش تلفات ارتش اسرائیل+ فیلم

  • کنفدراسیون فوتبال آسیا به اخراج اسرائیل از فیفا رای داد

  • تعطیلی شنبه‌ها تبلیغاتی است یا نیاز واقعی؟

  • قمه‌کشی که خبر شهادتش مثل بمب صدا کرد+ عکس

  • جاماندگان سهام عدالت همچنان در پیج و تاب اجرا+ فیلم

  • واقعیت ماجرای خانمی که به روی مامور قهوه ریخت و داخل ون برده شد + فیلم

  • نابودی اسرائیل نزدیک‌تر از هر زمانی است

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 187730
    تاریخ انتشار: 08/تير/1399 - 13:27

    جوانمرد قصاب کیست؟

    اوایل جنگ که دزفول مورد هجوم گلوله‌های توپ دشمن بود، کمبود کالا و بیکاری خیلی به مردم فشار می‌آورد. عبدالحسین به یک نفر گفته بود که شخصی به من پول می‌دهد تا به افراد نیازمند گوشت بدهم. شما هم اگر کسی سراغ داشتی بفرست پیش من تا گوشت بگیرد.

    جوانمرد قصاب کیست؟

    جوانمرد قصاب نام محله‌ای در شهر رِی است.  اما این عنوان، نام یا شهرت چه کسی است؟ در این گزارش قصد داریم در مورد صاحب این نام توضیحاتی را از کتاب «جنگ شهرها، گزارشی از شهر مقاوم دزفول» که توسط انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشرشده است، ارائه کنیم.

    قصاب محله بود، مردی با محاسن سیاه، قدی رشید و قامتی زیبا معروف به مشهدی عبدالحسین.

    اوایل جنگ که دزفول مورد هجوم گلوله‌های توپ دشمن بود، کمبود کالا و بیکاری خیلی به مردم فشار می‌آورد. عبدالحسین به یک نفر گفته بود که شخصی به من پول می‌دهد تا به افراد نیازمند گوشت بدهم. شما هم اگر کسی سراغ داشتی بفرست پیش من تا گوشت بگیرد. بعد از مدتی که فشار اقتصادی تا حدودی کمتر شده بود، آن فرد رفت پیش مشهدی عبدالحسین و به او گفت دوست دارم این فرد خیر را بشناسم و به‌ نوبه خودم تشکر کنم. کسی که در آن شرایط به فکر دیگران بود باید الگویی برای دیگران باشد. چون مداحی می‌کرد، این موارد را برای مردم بازگو می‌کرد که باعث گسترش کار خیر شود.

    با اصرار زیاد او بالاخره عبدالحسین گفته بود که چون می‌دانم راضی نیست، اسمش را نمی‌گویم. ولی آن مداح دست‌بردار نبود و باز هم اصرار کرد و عبدالحسین با لبخند از جواب طفره می‌رفت. آخر سر، او که می‌دانست عبدالحسین هیچ‌وقت دروغ نمی‌گوید حتی به مصلحت گفت: فقط یک سؤال؟ آن شخص خودت نیستی؟

    عبدالحسین جواب داده بود «اگر بگویم نه، دروغ گفتم و اگر بگویم بله،ریا شده. اما راضی نیستم کسی خبردار شود،لااقل تا زنده‌ام»

    از آن موقعی که امام سفارش کرد بروید به جبهه تا جوان‌ها خسته نشوند گفت «من هم باید برای عملیات‌های اصلی بروم» و بعدازآن دیگر به جبهه‌های پدافندی بسنده نکرد. او با داشتن هشت فرزند و کار زیاد در دامداری و مغازه قصابی، همه را رها کرد و به جبهه رفت.

    عبدالحسین در عملیات فتح‌المبین شهید و به حمزه سیدالشهدای دزفول معروف شد.

    منبع : ایسنا

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما