مختصری از زندگانی حضرت عبدالعظیم حسنی:
نسب حضرت عبدالعظیم حسنی با چهار واسطه، به امام حسن مجتبی (ع) و خاندان وحی میرسد، احمد بن علی نجاشی (که یکی از بزرگان علم رجال است) درباره نسب ایشان مینویسد: هنگامیکه جنازه او را برای غسل برهنه میکردند، در جیب لباس وی نوشتهای یافت شد که در آن، نسبش، اینگونه ذکرشده بود: من ابوالقاسم، عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن علی بن حسن بن علی بن ابی طالب هستم.[۱] ولی در کتابهای دیگر، میان «زید» -یعنی جدّ سوّم ایشان– و امام حسن (ع)، شخص دیگری واسطه نیست.
در تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) اختلاف وجود دارد اما به نقلی ایشان چهارم ربیع الآخر سال ۱۷۳ هجری قمری متولد شدند و در ۱۵ شوال سال ۲۵۲ یا ۲۵۵ هجری قمری از دنیا رفتند. حضرت عبدالعظیم حسنی از اصحاب خاص ائمه (ع) بودند و امام رضا (ع)، امام جواد (ع) و امام هادی (ع) را درک کردهاند. بطوریکه احادیث بسیاری از طریق ایشان نقلشده است. او یکی از راویان ثقه و مورد اعتماد در احادیث شیعه محسوب میشود.
بزرگی و مقام والای ایشان:
ابوتراب رویانی، روایت کرده است که شنیدم ابوحمّاد رازی میگفت: خدمت امام هادی (ع) در سامرّا رسیدم و مسائلی از حلال و حرام از ایشان پرسیدم. امام به پرسشهای من پاسخ داد و هنگامیکه خواستم از ایشان خداحافظی کنم به من فرمود:
یا أبا حمّاد إذا أشکل علیک شیء من أمر دینک بناحیتک فسل عنه عبد العظیم بن عبد اللّه الحسنی، و اقرأه منّی السّلام.
ای ابو حماد! هنگامیکه چیزی از امور دینی در منطقهات برای تو مشکل شد، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان.
این روایت نشانگر آن است که حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) نهتنها محدث و شاگرد مکتب اهلبیت بودهاند، بلکه در فقه و مسائل علمی آنقدر مورد اعتماد بودهاند که امام هادی (ع) ایشان را تائید کردهاند و مردم را برای پاسخگویی به ایشان ارجاع میدهند.
همچنین در روایتی ایشان اعتقادات خود را بر امام هادی (ع) عرضه میدارند و امام عقاید ایشان را تایید میکنند.
بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنی، مانند کسی هستی که حسین بن علی (ع) را زیارت کرده باشد.
روایتی در باب پاداش زیارت حضرت عبدالعظیم:
در روایتی از امام هادی (ع) آمده است:
حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا حَمْزَهُ بْنُ الْقَاسِمِ الْعَلَوِیُّ ره قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ عَمَّنْ دَخَلَ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَادِی مِنْ أَهْلِ الرَّیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ ع فَقَالَ أَیْنَ کُنْتَ قُلْتُ زُرْتُ الْحُسَیْنَ ع قَالَ أَمَا إِنَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِیمِ عِنْدَکُمْ لَکُنْتَ کَمَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع.
شیخ المحدّثین (صدوق (ره))، از محمّد بن یحیی عطّار از یکی از اهالی ری اینگونه نقل کرده که: خدمت امام هادی (ع) رسیدم. ایشان فرمودند: کجا بودی؟
گفتم: حسین بن علی (ع) را زیارت کردم. امام هادی (ع) فرمودند:
بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنی، مانند کسی هستی که حسین بن علی (ع) را زیارت کرده باشد.
با توجه به آنکه در روایات معتبر شیعه ثواب بسیار زیادی برای زیارت امام حسین (ع) در نظر گرفتهاند، این روایت بسیار قابلتأمل است و باید از جنبههای مختلف آن را بررسی کرد.
بررسی سندی روایت:
این حدیث در سلسله سند خود که متصل به امام میشود دارای شخصی مجهول است (همان کسی که حدیث را بیواسطه از امام نقل میکند) البته تمامی افراد این سند بهغیراز آن شخص مورد تائید هستند. لذا برخی این حدیث را قابل استناد ندانستهاند، اما شایانذکر است که این حدیث بسیار موردتوجه علما واقعشده است و این معروفیت (اشتهار) میتواند ضعف سند را جبران نماید. به همین خاطر است که حضرت آیتالله خوئی در معجم رجال الحدیث خود این حدیث را همانند حدیث صحیح تلقی کرده است.
حکمت ثواب بالای زیارت ایشان:
بنابر صحیح دانستن این حدیث معروف که این موضوع را بیان نموده است، برابر دانستن زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) با امام حسین (ع) را ناظر به دو منظر میتوان تلقی کرد: نخست اینکه این دستور در زمره دستوراتی تعبدی از سوی معصومین است که ما نمیتوانیم پی به دلیل واقعی آن ببریم چراکه بسیاری از دستورات امامان ناشی از آگاهی آنان نسبت به علوم غیبی و وقایع ماورائی است؛ بنابراین ما پسازاینکه پذیرفتهایم امامان معصوم ما ناسنجیده سخن نمیگویند و از خطا و اشتباه مصوناند به این نتیجه میرسیم که بدون شک این سخن هم بیدلیل نبوده است. هرچند ما نتوانیم علت آن را کشف کنیم.
در ثانی شاید این سخن دارای ابعاد اجتماعی و سیاسی باشد. بهطورکلی میتوان اینگونه معادلسازیها را به دو دسته تقسیم نمود:
الف) گاهی معصومین چنین ثوابی را برای زیارت شخصی بیان میکنند تا به مردم مقام و منزلت او را بفهمانند، حتی در مورد برخی از افراد زنده در زمان حضور معصومین چنین تعبیراتی را مشاهده میکنیم که ناظر به همین مطلب است (نظیر جملات پیامبر اکرم (ص) در مورد سلمان و ابوذر)
ب) برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم (ع) و امام حسین (ع) مقیّد است به فضای سیاسی ویژهای که پیروان اهلبیت (ع) در آن مقطع تاریخی در آن زندگی میکردند، درزمانی که اختناق شدیدی جهان اسلام را فراگرفته بود و جامعه تشیّع در دوران زمامداری افرادی مانند متوکّل، مُعتـّز و معتمد عبّاسی، سختترین دوران تاریخیِ خود را سپری میکرد.
در چنین شرایطی، امام هادی (ع) بهمنظور پیشگیری از خطرهایی که از طرف حکومتهای وقت، شیعیان را تهدید میکرد، فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم را با زیارت امام حسین (ع) برابر دانسته است. به تعبیری روشنتر، زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) برای کسانی که آمادگی خطرپذیری برای زیارت امام حسین (ع) را داشته باشند، پاداشی معادل زیارت آن حضرت دارد و حرم حضرت عبدالعظیم (ع) شعبهای از حرم سیّد الشهدا (ع) است. و این خود، فضیلتی بزرگ و حاکی از جایگاه بلند عبدالعظیم در نزد اهلبیت (ع) و عظمت معنوی ایشان است.
آیا میلیون حج و100شهید وهزاران ثواب دیگر زوار امام حسین را به کسی که به شهر ری وزیارت عبدالعظیم میرود میدهند؟
حضرت عبدالعظیم چه مقام رفیعی دارد که درباره هیچ معصومی این ثواب نیامده؟
باید توجه داشت که آن ثواب ها که برای زیارت عبد العظیم ذکر شده در مقایسه با زیارت ائمه (ع) نیست، زیرا هیچ کسی با آنان قابل مقایسه نیست از این رو امیر مومنان(ع)فرمود:
«لا یقاس بال محمد (ص) من هذه الامه احد، و لا یسوی بهم من جرت نعمتهم علیه ابدا؛ (1) هیچ کس از این امت را با آل محمد نمیتوان مقایسه کرد. آنان که ریزه خوار خوان نعمت آل محمد اند با آن ها برابری نمیتوانند».
از این کلام حضرت به روشنی به دست میآید که مردم و همه بشر نه تنها نمیتوانند به مقام ائمه (ع) بار یابند و به جا و مقامی معنوی برسند که آن ها دارند، بلکه همگان ریزه خوار نعمت معنوی آن ها و با آنان قابل مقایسه نخواهد بود. با توجه به این نکته حال باید گفت:
اولا : در مورد دلیل اینکه چرا ثواب زیارت عبدالعظیم حسنی(ع) به مثابه زیارت سیدالشهدا(ع)در کربلا عنوان شده است، باید گفت: حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) حلقه وصل شیعیان در شهرهای مختلف بودند و می توان از ایشان به عنوان سفیر سیار ائمه(ع)یاد کرد.
ایشان از جمله محدثین و علمای برجسته شیعه است که به دلیل مجاهدتهای علمی و تلاش برای رساندن معارف اهل بیت به شیعیان مورد توجه و تأیید ائمه معصوم قرار گرفته است.
امامزاده عبدالعظیم حسنی در بین علما به عنوان محدث مطرح هستند. محدث کسانی هستند که فن جمع آوری احادیث و طبقه بندی روایات را می داند، آن را جمع می کند و یا می نویسد و یا شاگرد تربیت می کند. اما راوی کسی است که در سند حدیث نامش قرار می گیرد ضمن اینکه در محدث اصطلاح ویژه ای است و آن اینکه حدیث را مستقیم می شنود و دیگرانی که از او نقل می کنند راوی می شوند. لذا حضرت عبدالعظیم از محدثین است.
در مورد دلیل اینکه چرا ثواب زیارت حرم عبدالعظیم به مثابه زیارت سیدالشهدا(ع) در کربلاست این نکته نیز قابل توجه است که : ممکن است در مورد سایر امامزادگان بزرگوار نیز روایاتی بوده، اما به دست ما نرسیده است چون ما هر یک از این امامزادگان را به نیت ائمه زیارت می کنیم و ثواب آن محفوظ است. اما روایت ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به ما رسیده است.
برخی شیعیان نزد امام هادی(ع) رفته و گفتند ما از زیارت کربلا آمدیم - در آن زمان که حاکمیت بنی عباس بود این سفر و زیارت بسیار برای شیعیان مشقت داشت- و حضرت در جواب فرمود که شما در ری زیارت عبدالعظیم را بکنید مثل این است که امام حسین(ع) را زیارت کرده اید.
البته با اینکه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از نظر علمی در میان علمای شیعه برجسته است اما جنبه امامزاده بودن ایشان در بین مردم غلبه دارد. برعکس، سید مرتضی و سید رضی که از امامزادگان هستند جنبه علمی آنها در بین مردم غلبه دارد.
جنبه دیگر در حق حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)می تواند بحث مأموریتهای ایشان باشد. چرا که حضرت بین شیعیان که در جای جای خطه اسلامی نمی توانستند با هم ارتباط داشته باشند، حلقه اتصال بود. چون ائمه ایشان را قبول داشتند و ممکن است این ثواب ناظر به همین مجاهدتهایی باشد که در راه ارتباط بین شیعیان و رساندن پیام ائمه باشد که از ایشان می توان به عنوان سفیر سیار ائمه یاد کرد.(2)
ثانیا _ ممکن است شرائط خاص زمانى و مکانى، سبب گردیده باشد، که آن همه فضیلت برای زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) ذکر شده آن را مانند فضیلت زیارت سیدالشهداء (ع) محسوب داشته و این درک فضیلت را مخصوص آن زمان قرار داده باشد؛ زیرا متوکل عباسى و برخى دیگر از حکام جور، پس از تخریب بارگاه امام حسین (ع)، براى جلوگیرى از زیارت آن بزرگوار، مأموران دژخیم و جلادى را، به مراقبت و نگهبانى گماشته بودند، که به صغیر و کبیر رحم نمى کردند و جان افراد در خطر کشته شدن قرار می گرفت و حتى زائرین زیادى را، بی رحمانه به خاک و خون کشیده بودند.
چه این که مسئله لزوم پایگاه سازى و تشکیل مراکز تجمع نیروها و اجتماعات، موضوعى است، که به طور کلى از اخبار و احادیث به دست مى آید، روشن مى شود که ائمه اطهار (ع) دوست میداشتند، شیعیان با هم باشند، گرد هم جمع شوند، مذاکره کنند، و براى حفظ کیان تشیع و نشر معارف و گسترش مکتب، فعالیت هاى دینى و تبلیغى و اجتماعى داشته باشند.
توجه به زیارت:
یکی از اعمال مهمی که ائمه بزرگوار شیعه هموار بدان تأکید میکردند و از مشخصات شیعه به شمار میرود، بحث زیارت است. شاید یکی از علل این روایت هم توجه به زیارت قبور بزرگان شیعه است. البته در این تشبیه، هدف امام تنزل و کاستن از ثواب زیارت امام حسین (ع) نیست و اینگونه نباید فرض شود که بهدلیل زیارت این بزرگوار، مردم زیارت امام حسین (ع) را رها و نسبت به آن سستی کنند؛ بلکه مقصود بالا نشان دادن ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) و ترویج فرهنگ زیارت بزرگان شیعه و مؤمنین در بین شیعیان است.
اعمال شب وروزاربعین حسینی
نشانه مومن پنج چیز است و یکی از آنها زیارت اربعین و قبر سیدالشهدا (ع) است. از این روی در آستانه اربعین حسینی، هرساله عاشقان زیادی اعم از عرب، عجم، مسیحی، یهود و ... پای در مسیر عشق میگذارند و راهی کربلای معلی میشوند.
پیاده روی اربعین ضمن آداب و نکاتی که به همراه دارد، روز اربعین نیز، دارای اعمال و آدابی است که از زیارت قبور شهدای کربلا، زیارت اربعین آغاز و دیگر اعمال این روز است.
یکی از این آداب سفر به حرم سیدالشهدا (ع) و 72 شهید کربلاست که روایات بسیاری نیز درباره زیارت قبور شهدا بیان شده است.
از امام حسن عسکری علیه السلام روایت شده که فرمود: نشانه های مؤمن پنج چیز است:
بجای آوردن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله)، زیارت اربعین (امام حسین)، انگشتر به دست راست نهادن، پیشانی را به هنگام سجده بر خاک گذاردن و بسم اللّه الرّحمن الرّحیم را در نماز بلند گفتن.
زیارت امام حسین(ع) و زیارت اربعین از اعمال حسنه اربعین حسینی عنوان شدهاند.
زیارت مخصوصه در روز اربعین
یکی از مهمترین علل جایگاه ویژه اربعین در میان شیعیان، همین روایت امام حسن عسکری علیه السلام بر فضیلت این روز است که زیارت مخصوص امام حسین علیه السلام در روز اربعین را یکی از نشانه های شیعه بودن مطرح کردند.
تهذیب: از حضرت ابی محمد حسن بن علی عسکری علیه السّلام، روایت است که فرمود: نشانههای مؤمن پنج چیز است: پنجاه و یک رکعت نماز، زیارت اربعین، انگشتری در دست راست کردن، پیشانی به خاک مالیدن، و با صدای بلند بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* گفتن.
مأثور از امام و روایت شده چنین کاین پنج خصلت است علامت بمؤمنین
اول نماز پنچه و یک رکعت و دوم انـگـشـتــر عقـیـق نـمـودن یـد یـمـیـن
سـوم بلند گفتن بسم اللَّه صلاة چهـارم بـخـاک بهـر خـــدا سـودن جـبین
پنجم که حق نصیب کند جمله مرد و زن بـوسـیـدن مزار حسـیـــن روز اربـــعـیــن
بخاطر همین بسیاری از شیعیان از اقصا نقاط جهان سعی دارند در اربعین خود را به قبر امامشان در کربلا برسانند و آنهایی هم که شرایط سفر ندارند آرزوی چنین زیارتی در دل دارند.
ائمه علیهم السلام برای ادامه این مسیر و از یاد نرفتن قیام خونین کربلا این روز را بزرگ شمرده و از اولین زائر حسینی یعنی جابر بن عبدالله انصاری - که در اولین اربعین خود را به قبر شهدای کربلا رساند - تجلیل کردند. و کم کم روایات بسیاری در زمینه ثواب زیارت امام حسین علیه السلام در روزهای خاص و در تمام طول سال نقل شد.
زیارت وداع اربعین
سید بن طاووس رحمه اللّه گفته است که من برای زیارت اربعین وداعی یافتهام که مخصوص است به این زیارت. باید که بایستی پیش روی ضریح و بگویی:
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَصِیِّ رَسُولِ اللَّهِ.
سلام بر تو ای پسر رسول خدا! سلام بر تو ای پسر علی مرتضی جانشین رسول خدا!
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ الْحَسَنِ الزَّکِیِّ.
سلام بر تو ای پسر فاطمۀ زهرا سرور زنان جهان! سلام بر تو ای وارث امام حسن پاک!
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَی خَلْقِهِ.
سلام بر تو ای حجت خدا در زمین و گواه او بر آفریدهها!
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الشَّهِیدَ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ وَ ابْنَ مَوْلَایَ
سلام بر تو ای ابا عبد اللّه شهید! سلام بر تو ای مولای من و پسر مولای من!
أَشْهَدُ أَنَّکَ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ، وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ
گواهی میدهم که تو نماز را به پا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی
وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ عَلَی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکَ أَتَیْتُکَ
و در راه خدا جهاد نمودی تا اینکه امر یقین تو را فرارسید و نیز گواهی میدهم که تو دلیل روشن از سوی پروردگارت داشتی؛ و اگر از دور زیارت کند باید بگوید:
توجّهت إلیک یَا مَوْلَایَ زَائِراً وَافِداً رَاغِباً مُقِرّاً لَکَ بِالذُّنُوبِ.
ای مولای من! اکنون من به عنوان زایر، واردشونده، گراینده، اقرارکنندۀ به گناه و گریزان از خطا.
هَارِباً إِلَیْکَ مِنَ الْخَطَایَا لِتَشْفَعَ لِی عِنْدَ رَبِّکَ.
به درگاه تو آمدهام تا در نزد پروردگارت از من شفاعت کنی.
یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ حَیّاً وَ مَیِّتاً، فَإِنَّ لَکَ عِنْدَ اللَّهِ مَقَاماً مَعْلُوماً وَ شَفَاعَةً مَقْبُولَةً.
ای پسر رسول خدا! درود خدا بر تو در حال حیات و مرگ تو، زیرا تو در نزد خدا از مقام معلوم و شفاعت مورد پذیرش برخورداری.
لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ هتک حَرَمَکَ وَ غَصَبَ حَقَّکَ.
خداوند کسانی را که به تو ستم نمودهاند لعنت کند و نیز کسانی را که تو را محروم نموده، حقت را غصب نموداند لعنت کند
وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ خَذَلَکَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ دَعَوْتَهُ فَلَمْ یُجِبْکَ وَ لَمْ یُعِنْکَ
و قاتلان تو را لعنت کند و آنان را که دست از یاری تو کشیدند لعنت کند و آنان را که خواندی و به تو پاسخ مثبت ندادند و تو را یاری نکردند لعنت کند
وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ مَنَعَکَ مِنْ حَرَمِ اللَّهِ وَ حَرَمِ رَسُولِهِ وَ حَرَمِ أَبِیکَ وَ أَخِیکَ
و نیز کسانی را که از رفتن تو به سوی حرم خدا و حرم رسول خدا و حرم پدر و برادرت جلوگیری کردند لعنت کند
وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ مَنَعَکَ مِنْ شُرْبِ مَاءِ الْفُرَاتِ لَعْناً کَثِیراً یَتْبَعُ بَعْضُهَا بَعْضاً؛
و کسانی را که تو را از نوشیدن آب فرات منع کردند بسیار و پیدرپی لعنت کند.
اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ عَالِمَ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ.
خدایا! ای پدیدآورندۀ آسمانها و زمین! دانای پنهان و آشکار!
أَنْتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبَادِکَ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ، وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ.
تو بین بندگانت در آنچه اختلاف دارند حکم میکنی و زود است آنانی که ظلم کردند بدانند کدامین جایگاه بازگشتشان است.
اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِهِ، وَ ارْزُقْنِیهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ حَیِیتُ یَا رَبِّ.
خدایا این زیارت را آخرین عهدم از زیارت قرار مده و همیشه برایم تا وقتی که باقی و زنده هستم روزیام گردان، ای پروردگار!
وَ إِنْ مِتُّ فَاحْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ؛
و اگر مردم مرا در گروه ایشان محشور فرما، ای مهربانترین مهربانان!
و اگر زیارت آخر روز عاشورا را در این روز نیز بخواند مناسب است و بدان که مشهور آن است که سبب تأکید زیارت آن حضرت در این روز آن است که حضرت امام زین العابدین علیه السّلام با سایر اهل بیت (ع) در این روز بعد از مراجعت از شام به کربلای معلی وارد شدند و سرهای مقدّس شهدا را به بدنهای ایشان ملحق کردند و این بسیار بعید است.
از جهات بسیار که ذکر آنها موجب تطویل است؛ و بعضی گفتهاند در این روز اهل بیت (ع) وارد مدینۀ طیبه شدند و این نیز بسیار بعید است، و بعضی گفتهاند که شاید حضرت امام زین العابدین (ع) به اعجاز و طیّ الارض، مخفی به کربلا رفته باشد از شام و سرها را به بدنها ملحق کرده باشد و این ممکن است، امّا روایتی در این باب به نظر نرسیده است، بلکه بعضی از روایات منافاتی فی الجمله به این دارد و وجهی که از احادیث ظاهر میشود آن است که اوّل کسی که از صحابه حضرت رسالت (ص) به زیارت آن حضرت مشرّف شد، جابر بن عبد اللّه انصاری بود و او در این روز به کربلا رسید و آن حضرت را با شهدا زیارت کرد و، چون جابر از اکابر صحابه بود و اساس این امر عظیم را گذاشت، میتواند بود که سبب مزید فضل زیارت آن حضرت در این روز شده باشد و شاید وجوه دیگر داشته باشد که بر ما مخفی باشد و چون فرمود: هاند که در این روز زیارت کنیم، باید کرد و تفحّص سببش ضرور نیست.
منبع : حامیان ولایت